یادداشت اف.میم
1403/1/26
کتاب سوژه خوب و نسبتا جدیدی داشت.. اما.. قدرت پردازش داستان ؟ خیلی ضعیف! خیلی کم! شخصیتها هم نه خوب معرفی شده بودند و نه خوب تحلیل شدند و نه خوب توصیف! ملغمهای بود از هر فانتزی و کلیشهای که میشود درباره یک مهاجر شرقی در یک کشور اروپایی گفت و نوشت. تاریخها و توالی وقایع همخوانی نداشتند. مثلا در فصلی تولد ۱۵ سالگی تئو را در هرات به تصویر میکشد و در فصلی دیگر در زمان روایت اکنون تئوی ۳۳ ساله، خاطرهای مربوط به ۱۸ سال قبل را در ایتالیا روایت میکند! وقایع و جزئیاتی بود که نویسنده میخواست اثر آنها را در داستان و در شکلگیری شخصیت تئو و سایر شخصیتها نشان بدهد، اما جز اشارهای مختصر آن هم بدون در نظر گرفتن بافت داستان و صحنه ، کار بیشتری برای رسیدن به هدف نکرده بود و بیشتر به پرگویی شبیه بود تا روایت. مخاطب خط روایت را گم میکرد و خیلی از گره و تعلیقهای داستان ، باز نشد و جواب درخوری نداشت! شهرها، اسامی، مکانها، تاریخها و ساعتها با عجله و بی دقت ریخته شده بودند توی داستان، گویی نویسنده میخواسته شناخت نسبیاش را از ایتالیا نشان بدهد. فصول آخر کتاب به شکل به نظر من غیرقابل قبولی سرعت گرفت و پایان بندی ؟ اصغر فرهادی طور و بر عهده مخاطب! خلاصه اینکه.. خوب نبود! توصیه نمیکنم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.