یادداشت milad farhadi
1402/10/17
کتابی جالب از دیگر آثار آگاتا کریستی راستیتش زمانی که این کتاب رو خریدم دو دل بودم چون بیشتر روی وجود هرکول پوآرو تاکید داشتم و نمیتونستم کتاب جنایی رو بدون حضور پوآرو افسانه ای تصور کنم تا اینکه خوندن این کتاب رو به پایان رسوندم بعد از خوندن این کتاب به یک نتیجه رسیدم و اون این بود که هیچوقت برای هیچ چیزی دیر نیست حتی تو سن چهل سالگی حالا خودت کتاب کتاب یکم روند کسالت آور داشت ولی اونقدری کم بود که باعث نمیشد از کتاب زده بشید توی ۳۰ صفحه پایانی کتاب شما هیجان رو لمس میکنید که باعث میشه ۳۰ صفحه آخر رو بدن پلک زدن بخونید اما به قبل اون ۳۰ صفحه داستان مثل یک پازل درحال تکمیل شدنه مدارکی در دست شما قرار میده که شمارو قلقلک میده که انگشت اتهامتون رو سمت یکی از اشخاصی که در سان سوسی ساکن هستند دراز کنید و در آخر با یک تلنگر در جایی که فکرش را هم نمیکنید غافلگیرتان کند بی شک شما طی داستان کمترین شک رو نسبت به ناخدا هیداک خواهید داشت و بیشترین شک رو نسبت به کارل که جوانی آلمانی بود و چون بازه زمانی داستان در جنگ جهانی دوم است به دلیل آلمانی بودن کارل او را متهم میکنید همچنین خانم پرنا که عقاید ارتش اسکاتلند رو داشت برای نابودی بریتانیا امیدوارم از خوندن این کتاب لذت ببرید
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.