یادداشت حامدنیرو

        باید تعارف با خودم رو کنار بذارم و ماگدا سابو رو از نویسنده‌های محبوبم به حساب بیارم. سابو خیلی شهرت عجیبی نداره، نثرهاش چیز زیادی فراتر از یه قصه‌گویی جذاب نیست ولی چرا گاهی سخت میگیریم و از یه رمان انتظار چیزی خیلی فراتر از خودش رو داریم؟
سابو قصه میگه. روایت کردنش روانه و پیچیدگی خاصی نداره (البته در خیابان کاتالین این روند خیلی ساده و خطی نبود).
ابیگیل شبیه به یه راحت‌الحقلوم پیش رفت و لغزید. قصه‌ی قشنگی که چیز خیلی بدیع و نویی نبود ولی تصویرسازی‌ها و شخصیت‌های خلق شده‌ش به شدت من رو همراه کرد.
مقصود و هدف یه رمان اگه داستان‌سرایی و همراه کردن خواننده باشه، ابیگیل به حد اعلا این کار رو انجام داد.
بی‌نهایت لذت بردم و خیلی خیلی سریع بدون زمین گذاشتن کتاب پیش رفتم.
در رو بسیار دوست داشتم ولی از نظر سرگرم‌کنندگی، ابیگیل در سطح دیگه‌ای بود.
چقدر حس خوبی دارم از این همراهیِ لذت‌بخشی با خانم سابوی عزیزم.
      
243

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.