یادداشت مریم
1403/5/26
3.6
3
. حشویات. تغییر مدام و بیقاعدهی راوی. رفت و برگشتهای زمانی بی در و پیکر. اسامی شبیه به هم شخصیتها. این جریان سیال ذهن که انگار اگه ازش استفاده نکنی میگن از پشت کوه نویسندگان اومدی. یه عدهی زیادی اینا رو میچسبونن به اینکه طرف شاهکار نوشته و چه پستمدرن و چندپهلو و این صحبتا. اما من میگم آشفتگی قلم. اینکه یه طرح داستانی داشته باشی و عوض پیچشهای ماهرانهی زاویهی دید و رفت و برگشتهای زمانی قابل فهم و البته بازیهای زبانی شیرین و وقت گذاشتن روی همدل کردن نسبی خواننده با شخصیتها، که انجامش نیاز به تمرکز ذهنی و ریزهکاری و زیرکی داره، بیای هرچی از طرح داستانت به ذهنت میرسه درجا روی کاغذ بیاری و هر جمله رو هم دوجور پشت سر هم تکرار کنی و طوری از این شاخه به اون شاخهی شخصیتهای مشابه و بیچهره بپری که خواننده رو به جنون بکشونی و از همه بدتر هر پنجاه صفحه یهبار حتما به فاکنر و جویس اشاره کنی، این کارا ضعف نویسنده رو میرسونه. منی که اولیس رو خوندم و با فهم خط داستانی و همراهی با شخصیتها کوچکترین مشکلی نداشتم دیوونه کرد این کتاب. ادای جویس رو در نیارین بابا. اوضاع خیط میشه.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.