یادداشت فاطمه معروفی
1404/4/31
کتاب ساعت دل اثریست متفاوت از اروین یالوم که پس از مرگ همسرش، مرلین، نوشته شده است. برخلاف دیگر آثار او که تمرکزشان روی رواندرمانی و دغدغههای اگزیستانسیال بیماران است، در این کتاب با چهرهای بسیار انسانیتر، آسیبپذیرتر و صادقتر از خود یالوم مواجه میشویم. او دیگر تنها ناظر رنج دیگران نیست؛ این بار خودش در دل رنج است، در سوگ، در پیری، و در مواجهه با زوال حافظه. 🖋 ساعت دل چیست؟ این کتاب شامل روایتهایی از جلسات درمان تکجلسهای است؛ یعنی ملاقاتهایی کوتاه اما اثرگذار، که در آنها یالوم سه اصل مهم درمانیاش را بهکار میگیرد: 1. خودافشایی درمانگر در حدی که به روند درمان کمک کند. 2. تعویض نقش با مراجع؛ از مراجع میخواهد نقش او را بازی کند و از خودش (درمانگر) سؤال بپرسد. 3. پرسش از احساس جلسه؛ در پایان جلسه، از مراجع میخواهد حسش را نسبت به این تجربه بیان کند. در کنار این سه اصل، چیزی که بیش از هر چیز در کتاب برجسته است، بازتاب شخصیترین تجربه یالوم یعنی سوگواری برای مرلین است. ما در این کتاب، شاهد پیوند عمیق درمانگری با تجربه زیسته نویسنده هستیم. 💔 وقتی درمانگر سوگوار است یالوم دیگر تنها یک صدای خردمند در اتاق درمان نیست؛ او در این کتاب، پیرمردیست تنها، که با زوال حافظه، دلتنگی و لحظههای خالی از همسرش مواجه است. این صداقت بیپرده کتاب را به اثری عمیق و انسانی تبدیل میکند، مخصوصاً برای ما که با آثار پیشین یالوم با رواندرمانی آشنا شدهایم و حالا او را در چهرهای متفاوت میبینیم: نه در مقام متخصص، بلکه در مقام انسانی در حال عبور از پایان عمر. 🧠 نقطه قوت کتاب شجاعت یالوم در خودافشایی، همدلی درمانگرانهاش حتی در کهنسالی، و تواناییاش در پیوند زدن تجربه زیسته با مفاهیم درمانی. 📉 نقطهضعف کتاب شاید بزرگترین نقطهضعف کتاب برای برخی خوانندگان این باشد که ماجرای سوگواری یالوم و زوال حافظهاش چنان پررنگ شدهاند که گاهی از تمرکز بر جلسات درمانی و آموزههای بالینی فاصله میگیرد. اگرچه این تجربهها ارزشمندند، اما ممکن است برای کسانی که انتظار ساختار درمانی منسجمتری دارند، این حجم از شخصینویسی کمی بیش از حد به نظر برسد. 🌿 جمعبندی: ساعت دل را باید همچون وصیتنامهای آرام و دلنشین از یک عمر درمانگری خواند. کتابی که با پذیرش مرگ، پیری، و محدودیت، همچنان از امید و معنا میگوید. یالوم حتی در نودسالگیاش هم برای درمان و نوشتن زنده است. خودش مینویسد: «با اینکه حافظهام تحلیل رفته، ولی هنوز هر شب با این فکر میخوابم که فردا درباره چه چیزی بنویسم…» 📌 اگر دوست داشتید… اگر از کتابهای پیشین یالوم مثل خیره به خورشید یا مامان و معنای زندگی لذت بردهاید، ساعت دل برایتان حکم دیدن چهرهی پشت پردهی آن کتابها را دارد. نه از زبان رواندرمانگر قدرتمند، بلکه از زبان مردی که حالا خودش نیازمند معنا و التیام است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.