یادداشت Fshafiee

Fshafiee

Fshafiee

1404/5/12

        «مغازه‌ی خودکشی» اثر ژان تولی، رمانی با طنز سیاه و فضای پست‌مدرن است که دنیایی افسرده و بی‌امید را با نیش‌خندی تلخ روایت می‌کند. در نگاه اول، ممکن است این کتاب صرفاً طنزی عجیب به‌نظر برسد، اما هر چه جلوتر می‌رویم، لایه‌های عمیق‌تری از مفاهیم انسانی و روان‌شناختی در آن آشکار می‌شود.

شخصیت آلن در این رمان با بقیه افراد خانواده تفاوتی بنیادین دارد. او نماینده شادی و زندگی است، اما شادی‌ای که شاید در عمق خود، واکنشی افراطی به افسردگی محیط باشد. آلن هیچ‌گاه واکنشی منفی به بی‌مهری والدینش نشان نمی‌دهد و همیشه شاد است—اما این شادی، به‌جای اینکه به‌صورت طبیعی بروز کند، به‌نظر می‌رسد نقشی اجباری و حتی دفاعی باشد.
پایان شوکه‌کننده‌ی رمان، جایی که می‌گوید «ماموریتش تمام شد و خودش را رها کرد»، می‌تواند نشانه‌ای از خستگی یا تهی شدن باشد؛ گویی آلن تنها آمده بود تا دیگران را نجات دهد و خودش را فدا کند.

در نهایت، «مغازه‌ی خودکشی» داستانی است که هم می‌خنداند و هم در دل لبخند، تلخی عمیقی می‌کارد. این اثر نشان می‌دهد که شادی هم می‌تواند نقاب باشد، و حتی روشن‌ترین شخصیت‌ها هم شاید در خاموشی فرو بروند. توصیه می‌کنم اگر دنبال کتابی متفاوت، طعنه‌آمیز و تفکربرانگیز هستید، این اثر را از دست ندهید.
      
14

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.