یادداشت مظفری

مظفری

مظفری

1403/9/4

        بسم الله القاصم الجبارین
خیلی خسته بودم، ۱۶ ساعت بود که کار کرده بودم و فقط یک ساعت خوابیده بودم...
اما نثر کتاب، کاری کرد که یک نفس خواندمش...
توصیفات عالی
صحنه‌پردازی درست

در این روزها خواندن این کتاب، صرفاً مرا یاد موتور کشتار رژیم صهیونیستی انداخت که اگر پایشان به لب مرز ما برسد، بدتر از مغول‌ها می‌کنند....

و چند نکته:
۱-  در این کتاب هم اشاره شده که حمله وحشیانه مغول، تقصیر والی خراسان است که تجار و پیک مغول‌ها را از دم تیغ گذراند.

۲- خانواده‌های مذهبی، هنوز هم سفره‌های مردانه و زنانه‌شان جداست... چه برسد به آن سال‌ها... این اشتباه تاریخی، چشمانم گرد کرد.

۳- رودخانه قمرود! حشو دارد بزرگوار... آیا کم‌آبی‌اش مستند تاریخی هم دارد؟

۴- مشتاق شدم بار بعد در سفر قم، اگر توفیق بود به مزار شاه جعفر شهید  هم سری بزنم!

۵- چرا در هر داستانی، باید یک درون‌نمایه عاشقانه باشد!!! نباشد، چه می‌شود خب! خیلی نچسب بود...
      
28

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.