یادداشت سمانه نظیری
1403/9/19
تو تفسیر سوره ی الرحمن برام یه چیز جالب بود. اونم اینکه خدا وقتی داره وعده ی پاداش میده میگه «فیهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ یطْمِثْهُنَّ انْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جانٌ». اینجا «فیهِنَ» به صورت جمع آورده شده، گفتهاند به اعتبار اینکه برای هر فردی، از این بهشتها وجود دارد؛ یعنی در این بهشتها که برای همه افراد وجود دارد، زنانی هستند- به تعبیری که [مترجم] دارد- فروهشته چشم. این «فروهشته چشم» را دوجور میشود [بیان] کرد: یکی اینکه توصیف جسمانی چشم باشد؛ همین چیزی که ما میگوییم خِمارآلود، چشمِ خمار که چشمْ خماری خودش نوعی زیبایی است. بعضی به این معنا گرفتهاند. برخی کنایه از کیفیت روحی گرفتهاند. نکته خیلی خاصی در اینجا هست. یعنی چه؟ یعنی زنانی هستند عاشق این مردها، دل در گرو این مردها دارند؛ یعنی یک حالت یگانگی دارند، از غیر اینها چشم بستهاند، «قاصِراتُ الطَّرْفِ» یعنی چشمشان فقط و فقط به اینها اکتفا کرده است. مسئله این نیست که بگوییم قانون عفاف در این دنیاست، آنجا که عفاف [نیست،] چه مانعی دارد که یک حوریه مال صد نفر باشد؟ قرآن میگوید این حرفها مطرح نیست چون مسئله فقط مسئله ارضاء جنسی نیست، یک امر روحی هم هست و بشر با این نیاز میرود؛ حال افرادی بالاتر از این مقامها هستند، آنها سر جای خودشان ولی اکثریت مردم این جزء نیازهایشان است. «لَمْ یطْمِثْهُنَّ انْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جانٌ» نه یک زن هرجایی که گاهی پیش این، گاهی پیش آن؛ هیچ انسی و جنّی با او تماس پیدا نکرده است خیلی این برام قشنگ بود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.