یادداشت عینکی.

عینکی.

عینکی.

1404/7/10 - 09:05

«مغازه‌ی خ
        «مغازه‌ی خودکشی» جزو اون کتاب هاست که یا آخرش پاره‌پورش می‌کنی یا بعد اینکه کلی ماچ‌تفی کردیش، میزاریش توی کتابخونت!
داستان، یه داستان باحال با حال و هوایی بود که آدم دلش میخواد پاشه بره فیلمش رو هم ببینه.
فضا سازی خوب بود و راحت می‌تونستم شخصیت هارو تصور بنمایم و کاراکتر پردازی هاهم خاص و تک بود، مثل کیک دوقلویی که با معینی‌پور و تیتاپ و.. کاملا متفاوته!
و داستان واقعا یه ایده‌ی چرب‌وچیل و نو بود و هیچ جا نمیشه شبیهش رو پیدا کرد.
همچنین من معتقدم داشمون ژان تولی، تونسته از یه ایده‌ی جدید که کسی ازش چیزی ننوشته، به خوبی استفاده کنه منتها ممکنه بخاطر کمدی سیاه بودنش به سلیقه بعضی ها نچسبه؛ ولی به من که کلی چسبید!
خلاصه که..شاید گاهی اوقات کتاب قابل حدس میشد یا سریع پیش میرفت، ولی خب، برای یه کتاب که به زور صد صفحه رو رد کرده به نظرم نویسنده خوب تونسته درش بیاره، همچنین پایانشم واقعا ململانی بود و حتی شاید هم برای همین پایان، بعضی‌ها دوستش نداشتن!
      
213

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.