یادداشت زهرا ساعدی
5 روز پیش
سری کتابهای بریجتون از آن دست کتابهایی است که هربار بعد از خواندن به خودم میگویم واقعا آبکی بود دیگر نخوانم اما موقع شروع کردن کتاب بعدی یادم میرود. این بار نویسنده سراغ پسر دوم خانواده رفته و خب از اول میدانیم که قرار است ازدواج کند. اولین چیزی که توی ذوقم زد گرتهبرداری از سیندرلا بود. قهرمان زن داستان که فرزند نامشروع مردی ثروتمند است، با وارد شدن نامادری خدمتکار میشود و بقیه خدمتکاران کمکش میکنند به مهمانی برود و حتی باید راس ۱۲ آنجا را ترک کند. مثل دو کتاب دیگر چند صحنهی اروتیک وجود دارد که به نظرم همه تا حدی شبیه هم هستند. نویسنده در جاهای مختلف کتاب اصرار دارد بگوید عشق زوج فقط جسمانی نیست و روحشان به هم نزدیک است اما با تکرار «روحشان به هم نزدیک بود» این حس در خواننده به وجود نمیآید و جزئیات بیشتری لازم است. دیالوگهای کتاب گاهی بامزه است و همین دیالوگها باعث شد ستارهی دوم را بدهم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.