یادداشت علیرضا فتاح

        نوشته های آرش سالاری را از سالها قبل در وبلاگش میخواندم. اسمش را که روی کتابی در غرفه آرما دیدم, دیدم ارزش خریدن حتما دارد. 
کتاب ده تا داستان دارد که پنج تا از آنها در با فضای طلبگی است و همین پنچ داستان است که مجموعه را جالب و باارزش میکنند. بکارت فضا. آخر هرچند این سالها کمابیش داستانهای قابل توجهی -در کم و کیف- در فضای آخوندی نوشته شده, اما هنوز تا حدی آن ایده بهرام صادقی خدابیامرز صادق است که هنوز داستانی از آخوندها نوشته نشده. این که این مجموعه داستانهایی در این حال و هوا دارد, جالبش میکند.
درباره پنج داستان دیگر, حداقل سه تا از آنها بسیار ضعیف و بیمزه است, انگار نویسنده خواسته با فضاهای بکر دیگری که به ذهنش رسیده, داستانی بسازد. اما غافل از این بوده که این فضاهای بکر -جاسوسی یک دختر دم بخت، کاراکتر گیمهای شبکه ای و یک شاهزاده در عصر جدید - آنقدرها هم جذابیت ندارند و اگر هم داشته باشند, مطمینا کسان دیگری آنها را بهتر میتوانند بنویسند. انگار نویسنده خواسته خودش را منحصر به فضای حوزوی نکند و خلاقیت و به روز بودن خودش را توی چشم خواننده کند.

داستان بعضا اشتباهات تایپی بسیاری دارد که به انتشارات برمیگردد.
اما چاپ کتاب یک نکته بسیار دوست داشتنی و بدیع و جالب هم دارد, و آن این است که در برگردان جلد پایان کتاب, چوب الف (نشانه کتاب)ی همرنگ جلد کتاب تعبیه کرده اند که از آن جدا میشود. این ایده بسیار ستودنی است و امیدوارم در همه کتابهای نشر آرما و بلکه نشرهای دیگر هم تکرار شود.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.