یادداشت فاطمه کاردانی

        بیست و سومین کتاب سال ۰۴

دیمیتری یک شاهزاده روس است که به عنوان یکی از اعضای هئیت منصفه برای قضاوت دعوت شده است.یکی از متهمان این دادگاه دختری‌ست که سالها پیش او را دوست داشته و رهایش کرده است.
دیمیتری خودش را در شرایط فعلی ماسلوا مقصر می‌داند و تلاش می‌کند تا گذشته را جبران کند..
رمان رستاخیز بیشتر به یک بیانیه شبیه است تا رمان.آدمهای کتاب اکثرا سیاه هستند و کمتر کسی را سفید می‌بینیم چه رسد به خاکستری..
در نهایت باید گفت کتاب جذابیت خود را بعد از ۱۰۰ صفحه از دست می‌دهد.. 
      
11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.