یادداشت Boshra
6 روز پیش
هیچ چیز این کتاب به اندازه شبانه برای من واقعی نبود. نه اینکه حس کنم خودم شبیه شبانه ام، نه اصلا. اولین بار هم نبود که شخصیتی مثل شبانه رو توی کتاب ها میدیدم، ولی هیچ جایی به اندازه این کتاب بغرنجی تضاد و شکاف عمیقی که بین فکر و عمل و ظاهر و باطنشونه نشون داده نشده بود. هر وقت میگن زن ایرانی، دختر ایرانی، شخصیت شبانه توی ذهن من مجسم میشه. شاید بگید کلیشه اشتباهیه، زمانه عوض شده و اصلا اینطور نیست. ولی فرهنگی که من توش بزرگ شدم، دختر و زن ایده آل این شکلی بود. آرام، کم حرف، محتاط، قانع، بی صدا، مظلوم، انعطاف پذیر، از خود گذشته، به دور از هر گونه بلندپروازی. و خیلی برای من تلخ بود که یک بار هم که شده تناقضی که شبانه ها باهاش دست و پنجه نرم میکنن رو لمس کنم و برای یک بار هم که شده به جای این که حسرت بخورم که چرا من به ایده آل شبیه نیستم، ایده آل رو در رقت انگیزترین شکل ممکنش ببینم و به حالش زار بزنم. خیلی تلخ بود. وقتی بخونید که میخواهید گریه کنید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.