یادداشت tahoora🦋
1404/3/27
ایرانیتر هجمههای زیادی داشت این کتاب که نمیدونم چرا؟ از درک نکردن یا حسادت. مدتها منتظر خوندنش بودم تا با هدیه گرفتن به بهانه سوغاتی از یک عزیز، دل به دلدار رسید و قسمت شد بخونمش. من هم شاید با ایرانیتر، ایرانیتر شدم. حسادت نه اما کمی غبطه به اصالت و فرهیختگی نهال تجدد (و حتی بیشتر مادرش، مهین تجدد) خوردم. به خانه نهال تجدد که از کودکی میان کتابها، نویسندگان،بازیگران و کارگردانها و زبان های مختلف بزرگ شد غبطه خوردم ولی از طرفی بارسنگین مسئولیت نهال را برای ادامه دادن و حتی انجام کاری بالاتر و بهتر از مادر و اطرافیانش انکار نمیکردم. شاید مهمترین دلیل محبوبیت کتاب این بود که نهال تجدد هرگز بد ایران رو نگفت و با افتخار از هرگوشه کنارش، حتی خانههای گلی و قدیمی و نم زده نام برد. نگاه غیرافراطی نهال به «ایرانی» و محدود نکردن شخصیتش زیبا بود. دوست دارم خیلی از ایرانیتر بگم اما قصد لو دادن شیرینیهای کتاب رو ندارم. پیشنهاد میدم قطعا بخونید و از نشناختن ژان کلود و هر اسم و اثری در کتاب نترسید و مقدمهای برای شناختشون بدونید. پن۱: اینکه در سفر، مسیر مهمتر هست یا مقصد، جواب همسفر باشد، اینجا معنی پیدا میکند. ژان کلود کریر یک همسفر واقعی و درست برای نهال تجدد بود. گاهی یک فرانسوی میتونه تورو ایرانیتر کنه. پن۲: ایرانیتر و جنگ، نگاه من به ایران و وطن رو کمی دقیقتر کرد...شاید عزیزتر... پن۳: شاید نثر کتاب اوایل براتون سخت باشه اما عادت میکنید. کتاب چهارده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.