یادداشت Boshra
5 روز پیش
من با این کتاب زندگی کردم. خندیدم. بغض کردم. اشک ریختم. فکر کردم. حسرت خوردم. غرق لذت شدم. این کتاب زندگی نامه ی خودنوشت گیاهشناس زنیه که نگاهش به دنیای گیاهان با همه ی اون چیزی که تا به امروز خوندین و شنیدین متفاوته. برای منی که دیپلم تجربی دارم و لیسانس بیوتکنولوژی و بارها و بارها و بارها به بهانه های ذرس ها و آزمایش های مختلف فیزیولوژی گیاهی رو خوندم و مرور کردم و هر بار کمتر فهمیدم، مواجهه با این کتاب خیلی عجیب بود. مثل کسی که همه ی عمر از غذایی متنفره. به خوردش میدن و به زور میخوره ولی لحظه شماری میکنه تا زمانی که دیگه مجبور نباشه اون غذا رو بخوره. تا اینکه یک روز فرار میکنه و میره دورترین نقطه ی ممکن، جایی که دیگه ست کسی بهش نمیرسه که بخواد اون غذا رو بهش بخورونه. و یه روز، چیزی رو مزه مزه میکنه که انقدر دوست داشتنیه که دلش نمیخواد چیز دیگه ای بخوره. غافل از اینکه این همون غذاییه که ازش فرار کرده. و برای اولین بار میفهمه که همه ی این مدت طعم واقعی این غذا رو نمیشناخته چون آشپزهایی که تا الان دستپختشونو خورده بلد نبودن چطور اونو بپزن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.