یادداشت نفیسه سادات موسوی
1403/3/24
اگه تو دنیای خودتون، خودتون رو آدم کتاب دوست یا کتاب خونی میدونید، تو خوندن این کتاب تردید نکنید. پر از موقعیت های آشنا و حس های تجربه شده ایه که احتمالا از اینکه یه نفر دیگه، اونم آدمی اون سر دنیا یا این دقت و مشابهت با حس ها و تجربه های شما نوشته شگفت زده میشید. اما واقعیت اینه که کتاب خوندن با وجود تفاوت هایی که آدم به آدم و سلیقه به سلیقه و فرهنگ به فرهنگ داره، اما یه جهان مشترک داره که هرکس هرجای دنیا با هر موقعیتی باشه اون جهان رو کمابیش درک میکنه و این تجربیات مشترک ناشی از زیستن توی این جهانه. مجموعه روایت بودن کتاب، خوش سلیقگی نویسنده رو نشون میده. چون ما ممکنه با برخی از این تجربیات فصل مشترک داشته باشیم و لذت مضاعف ببریم ولی بعضی از روایتها رو زندگی نکرده باشیم و برامون غریبه باشه. اینجوری دیگه میتونیم فقط بخشهای محبوبمون رو بارها و بارها بخونیم و از کنار غریبه ها بی سروصدا رد بشیم ( یا ته دلمون حسرت تجربه نکردن شو بخوریم) قلم آن بوگل بسیار صمیمی و ساده ست و با اینکه میتونسته با پیچیده نویسی کتاب خون بودنش رو بیشتر از همیشه به رخ بکشه اما ترجیح داده صمیمیت رو انتخاب کنه. چیزی که با محتوای کتاب هم همخوانی بالایی داره. خانم نویسنده از عضو کتابخونه محل بودن تا سروسامون دادن به کتاب های خریده شده واسه کتابخونه خونگی، داشتن دوست کتابخون و حرف زدن درباره کتاب های جدید، حتی پیشنهاد ددادن کتاب به دیگران یا نخوندن کلاسیک های جهانی و هرچیز به ظاهر ساده ای که توی زندگی یه آدم کتاب طور وجود داره حرف زده و هممممه ما اهالی کتاب رو بالاخره یه جایی وادار میکنه بگیم: منم همین طور!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.