یادداشت ساغر سیف اللهی فرد
1403/11/13
مسعود فراستی، علیرغم اینکه محبوب دل افراد زیادی نیستند و به سبب انتقادهایشان با انتقادهای متقابل رو به رو میشوند، از نظر من یکی از متفکرترین افراد جامعه در زمینه ادبیات، فلسفه و هنر به شمار میروند. ایشان تحلیل و نقلقولهایی از کتاب "در باب خواندن" اثر مارسل پروست را بیان میکنند که در ادامه، خلاصهوار آنها را بازگو میکنم. دعوایی بین نظریات پروست و راسکین وجود داره، به این تفسیر که راسکین معتقده داشتن یک دوست اندیشمند بهتر از خواندن کتابه و پروست اعتقاد عکس داره و میگه دوست غایب (کتاب) سودمندتر از دوست حاضره. کتاب به تو نمیگه این حقیقته، کتاب تو رو وادار میکنه تا با تفکر، حقیقت خودت رو کشف کنی. کتاب دوستیه که میتونی باهاش بخوابی و باهاش بیدار شی و هروقت ازش خسته شدی پرتش کنی و حتی وقتی کارت باهاش تموم شد تا سالها نگاهشم نکنی اما باز هر زمان خواستی برگردی و آغوشش به روت باز باشه، گله نکنه، بدقلقی نکنه و همچنان در سکوت تو رو در دنیایی ماورایی غرق کنه. از دیدگاه پروست، مطالعه، فرجام برای نویسنده و برانگیزش برای خواننده است. در جایی که دانایی نویسنده به اتمام میرسه، دانایی خواننده آغاز میشه. قانون نانوشتهی بشر اینه که ما حقیقت رو نمیتونیم از کسی دریافت کنیم و باید خودمون حتی به نوعی اون رو خلق کنیم و کتاب بهترین وسیلهست برای برانگیختن و تلنگر زدن در این رابطه. آنچه انتهای خرد و دانایی یک نویسندهست، در نزد ما چیزی جز دانایی و شروع فهم عمیقمان نیست. نویسنده ها در پس هر چیزی که میگویند، شمایی متفاوت و اعجابانگیز از زندگی پیرامون، نشانمان میدهند. شاید برخی اعتقاد راسکین رو قبول داشته باشن اما مسئله اینه که برای پذیرش این اعتقاد، باید عنصر "توقع" رو از دوستیها به کلی پاک کرد تا بتوان عینا شبیه دوست غایب آن را تحلیل کرد؛ تازه این هم باز در صورتیه که بشه دوستی با سطح کمالات یک کتاب پیدا کرد! و موضوع بعدی این که خیلی افراد میگن ما یک کتابی رو میخوانیم اما در اواسطش، جزئیات داستان، اسامی یا شخصیتها رو فراموش میکنیم. اما باید دانست که این موضوع اصلا نگرانکننده نیست و مهم مسیر مطالعهست که وقتی درش قرار داریم، لذتش رو میبریم و باید توجه داشت که عمده تاثیر مطالعه در درون ما نفوذ میکنه و اگر استمرار داشته باشه بدون شک خودش رو در جای مناسبش نشون میده. این که کسی کتابهای زیادی بخواند به هیچ عنوان ملاک درستی برای سنجش سواد او نیست، بلکه نحوه مطالعه او و تاثیر و اندیشهای که از اون کتاب حاصل کرده، معیار واقعیه. این که چه قدر به جهانبینی خودش اضافه کرده و چه میزان تونسته به عالم معنا و حقیقت نزدیک بشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.