یادداشت نرگس🐚

نرگس🐚

نرگس🐚

1403/7/25

کتابخانه پاریس
📚 کتاب از
        📚 کتاب از زبان چند شخصیت متفاوت (که دو تا از آنها شخصیت‌های اصلی هستند) در دو بازه زمانی مختلف روایت می‌شود.
📚 پردازش نویسنده به ۲ شخصیت دختر با دو زندگی کاملا متفاوت را خیلی دوستداشتم. وجه اشتراکی که ناگهان بین این دو پیدا می‌شود و آنها را، در جوانیِ یکی و کهنسالی دیگری، به همدیگر پیوند می دهد؛ ایده اصلی ماجرا بود که بسیار زیبا  و تمیز درآمده بود.
📚 عشق به مطالعه و کتاب در میان تک‌تک کلمات این کتاب موج می‌زد. توصیفات اودیل از کتابخانه، سیستم کتابداری و قصه‌ها، رویایی‌ترین (و حقیقی‌ترین) توصیفاتی بود که تابحال درمورد کتابخوانی و کتابخانه خوانده بودم♥️
📚 پرداختن به مسئله جنگ جهانی با یک دید زنانه/دخترانه را بسیار دوستداشتم و با آن ارتباط برقرار می‌کردم.
📚 معتقد نیستم که این کتاب را به تنهایی بتوانیم جزو کتاب‌هایی حساب کنیم که با نیت عادی سازی جنایات رژیم صهیونیستی و مظلوم‌نمایی یهودیت نوشته شده اما متوجه این موضوع هستم که در یک بستر تحت سیطره فرهنگ کاپیتالیستی-صهیونیستی کاملا این اتفاق رخ می‌دهد چون زمینه‌ها آماده و آثار هنری نظام‌یافته‌ای برای این هدف ساخته شده.
اما کتاب با جهت‌گیری قابل قبول و مورد انتظاری به بیان مواردی پرداخت که در اسناد تاریخی کتبی و شفاهی یافت می‌شود. (البته بازهم متوجه سیطره و تسلط صهیونیسم بر این اسناد و سانسور  و محدودیت تحقیق شدید در این مورد هستم)
📚 ۱ستاره بابت برخی موارد سلیقه‌ای در محتوا کم کردم و البته بخاطر این نکته که گاها اوج احساس خشم برخی شخصیت‌ها خوب در نیامده بود و خیلی کنترل شده بهش پرداخته شده بود.
📚پ.ن: این کتاب را در مترو شروع و در مترو تمام کردم. عکس مربوط به امشب (۲۵ مهرماه ۱۴۰۳) است. چند فصل آخر را درحالی تمام کردم که جای نفس کشیدن هم در مترو نبود چه رسد به سوزن انداختن :)))))
      
60

10

(0/1000)

نظرات

به امید بیشتر شدن قطار های مترو و باز تر شدن فضای واگن ها 🤲🏻

1