یادداشت محدثه ز
1404/4/11
"بهتر بود به جای یک معاملهی بد که باعث بشود تا ابد به عنوان یک هدف آسان شناخته شوی، اصلا معامله نکنی." نقرهریس هم مثل "خرس و شباهنگ/ نشر باژ" از افسانههای روسی و در دل شبهای بلند زمستانیست. داستان راویان مختلفی داره، من معمولا از خوندن کتاب با فصلهای طولانی خسته میشم اما وجود راویانی که موازی هم داستانشون رو تعریف میکنند و این تلاقی داستانها کتاب رو جذابتر میکنه. به طور کلی کتاب ترجمه خوبی داشت، قابل فهم و نثری روان. شخصیتپردازیها و فضاسازیها بسی ملموسه. افسانهها کامل در دل داستان جا گرفتهاند، همه چیز همونقدر که واقعیه با خیال گره خورده. کتاب روایت سه دختره، میریم، واندا و ایرینا، خط داستانی از میریم شروع میشه و با میریم تموم میشه؛ من بخشهای میریم رو بیشتر دوست داشتم هم از لحاظ شخصیتی هم داستانی، حتی اواسط کتاب ۳_۴ فصل روایتهاشو میخوندم بعد برمیگشتم سراغ بقیه شخصیتها ولی آخر داستان به نظرم... ۱.جالب بود چون نشون میده هیچ خیر و شر مطلقی وجود نداره و از طرفی به اهمیت از خودگذشتگی، عشق خانواده و دوستی اشاره میکنه که همه اینا مفاهیم قابل تامل و والاییه. ۲. لوس بود! (از اینجا به بعد اسپویل داره کمی) چون شاه استاریک با اون شخصیت مغرور لعنتیش :)) یهو یه دل نه صد دل عاشق میشه و به نظرم چند صفحه آخر فضایی مثل قصههای پرنسسهای دیزنی داشت! شاهزاده سوار بر اسب میاد و پرنسسش رو میبره و آنها تا آخر عمر به خوبی و خوشی باهم زندگی میکنند. :/ بخواهم با جلد اول مجموعه شب زمستانی مقایسه کنم، از لحاظ پایان بندی خرس و شباهنگ رو بیشتر دوست داشتم. ضمنا به نظر من خرس و شباهنگ برای رده سنی نوجوان به بالاست و نقره ریس جوان به بالا. پ.ن۱: کتاب پنجاه هزار تومانه ولی یه کد تخفیف خوب دستم رسید و پانزده تومان خریدمش :)) بمونه به یادگار، بسی چسبید بهم. :دی پ.ن۲: با همه اینجا میخوام بدجنس باشم و ۳.۷۵ امتیاز واقعی مورد نظرمه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.