یادداشت فاطمه رجائی
دیروز

«ما توی عراق یه مثل داریم این را مادربزرگهایمان میگفتند که وقتی دیوارهای نجف تا کربلا به هم وصل میشود و خروس دیوار به دیوار از نجف میرسد به کربلا، آن موقع ظهور حضرت صاحب الزمان میشود. الان دیگر ما دیوار به دیوار شدیم. دیگر زمین خالی نداریم؛ یعنی از نجف تا کربلا ۸۰ کیلومتر دیگر زمین خالی نیست، تمام موکب شدهاند.»🌱 موکب دار در جاده نجف_کربلا این کتاب شامل مصاحبه با افراد مختلفی است که در پیادهروی اربعین شرکت کردهاند. مربوط به دهه نود است. متن کتاب به همان صورت که توسط افراد بیان شده، ضبط شده و مشخصا در آن دخل و تصرفی صورت نگرفته است؛ به همین دلیل حالت گفتاری دارد. در حین خواندن متوجه اشکالاتی می شوید که بهتر بود با حفظ مفهوم و صحبت اصلی، ساختار متن اصلاح شود. کتاب جنبه داستانی و ... ندارد؛ صرفا حرفهای دلی افراد است؛ روایت آدمهایی است از کشورهای مختلف حتی با ادیان مختلف. روایت اهل سنت را میخوانید که هرساله در پیادهروی اربعین شرکت میکنند و برای اباعبدالله عزاداری میکنند. وقتی روایتها را میخوانید در بخشهایی حرفهای دل خود را مییابید. داستان دلی آدمهای این مسیر را بخوانید، شما هم یک جایی چشمهایتان خیس میشود ...🖤 📖در ادامه بخشهایی از روایتها که برام جالب بوده رو گذاشتم: ▫️«فقط تاثیرهای اجتماعی و سیاسی این مراسم نیست، تاثیر فردیاش هم زیاد است. من دارم اینجا ساخته میشوم. وقتی برگردم، دیگر آدم قبل نیستم. سعی میکنم رفتارم را بهتر کنم.» ▫️«اربعین چه اتفاقی است برای اینها؟ ... بعد شما زیست عمومی مردم عراق و عرب را بشناسی متوجه این موضوع میشوید که اینها این معرفت را به صورت دائمی ندارند، در این سطح و عمق. ولی میبینید تو این فضا چه معرفت عجیبی دارد موج میزند!» 🌱 در روایت دیگری از کتاب میخوانیم: «یکی از داداشهام را ۱۹۸۶ از ما گرفتند و داداش دیگه را ۱۹۹۶. بابام هم قبل از سقوط. صدام اینجاها هیچ خانوادهای را بدون شهید نگذاشته. هر خانوادهای یکی را از دست داده است.» در بعضی روایتها و کتابهای دیگر میخوانید که برخی برای اینکه نمیخواستهاند در جنگ مقابل ایران حاضر شوند و علیه برادران مسلمان شان بجنگند، به ایران فرار کردهاند، کشته شدهاند یا به اسارت گرفته شدهاند. علاوه بر سبک رفتار متفاوت این مردم، این کشور همیشه چنان جنگزده بوده که روی زندگی و اخلاق مردمش هم قطعا تاثیر داشته. ▫️«شهر من آیوتایا است در تایلند. همهشان مسلماناند. هشتاد درصد مسلماناند. آشنایی با کربلا در تایلند ۵۰۰ سال پیش شروع شد. کسی که این مسئله را تبلیغ کرد آقای شیخ احمد قمی بود.» 🌱شیخ احمد قمی در دوره صفوی به عنوان تاجر به شهر آیوتایا میرود که در آن زمان پایتخت تایلند بوده و در آنجا ازدواج میکند. در جریان خیانت ژاپنیها که میخواستند سلطنت را سرنگون کنند، از پادشاه حمایت کرد و سرانجام با همکاری نیروی وفادار به پادشاه، این خیانت را خنثی کرد. بعد از این جریان، به منصبهای عالی دربار رسید و حتی مقامی که تقریباً معادل با وزیر اعظم است، رسید. نوادگانش هم به خاندانی به اسم بوناگ تاسیس کردن که منصبهای قدرتمندی در تایلند داشتهاند. ▫️«فرمانده ارتش آن زمان داماد صدام بود به نام حسین کامل. صاحبان کلام وقیحانه که « من حسینم و تو هم حسین هستی.» او با توپخانه به گنبد و بارگاه امام حسین شلیک میکرد.» 〰️ در جریان قیام شعبانیه در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱ میلادی)، حسین کامل، داماد صدام، به دستور صدام به حرم امام حسین (ع) در کربلا حمله کرد. این حمله در پاسخ به قیام شیعیان کربلا علیه حکومت صدام انجام شد. 💔 «میگفتند کربلا در هشتم محرم ۱۹۹۲ خالی از زوار و مردم بود.»❤️🩹 ▫️«از زمان همین جدمان محرمها همه خانواده و اهل فرقه عزاداری خاص خودشان را داشتهاند ... توی یک دهه یک بار قرآن را ختم میکنیم و ثوابش را هدیه میکنیم به امام حسین (ع) ... روز تاسوعا و عاشورا هم نذری میدهیم.» 🌱از صحبتهای اهل سنتِ سیستان و بلوچستان ▫️«من جز هزارهها هستم؛ یکی از اقوام مطلقاً شیعه افغانستان.» ▫️«روز عاشورا مردم شهر طویریج، هروله کنان میآیند سمت کربلا.» 🌱طویریج محلی بوده است که در زمان قیام امام حسین (ع) قبیله بنیاسد در آن زندگی میکردهاند. در سال ۱۳۷۰ حزب بعث عراق این مراسم را ممنوع کرد، اما مردم برای برگزاری این مراسم پافشاری کردند و این امر موجب بازداشت و اعدام شرکتکنندگان شد. برپایی این مراسم بعد از سقوط حکومت صدام در سال ۱۳۸۲ از سر گرفته شد. ▫️«سیدالشهدا که به دنیا آمدند، وقتی قصه شهادتشان را پیغمبر اکرم برای صدیقه کبری گفتند حضرت گریه کردند. بعد گفتند بابا جان وقتی حسین شهید میشود من هستم؟ حضرت فرمودند: نهخیر شما نیستی. زمانی شهید میشود که باباش علی هم نیست. وقتی که برادرش حسن هم نیست. باز دوباره شیون صدیقهکبری بیشتر شد. حضرت فرمودند: پس کی برای حسینم گریه میکند؟ پیامبر اکرم فرمودند: فاطمه جان غصه نخور، میآید در آخرالزمان مردانی که مثل زن بچهمرده برای حسین تو گریه میکنند.» ▫️«شیعیان در مسقط خیلی مورد احترام هستند. جناب سلطان نمیگذارد مشکلی پیش بیاید و کسی شیعه و سنی کند. همه مساوی هستند و تفرقه آنجا نداریم.» 🌱پایتخت عمان ▫️«عجیب این است که آدمهایی که میآیند اینجا هیچ کدامشان ننشستهاند درباره انگیزههای قیام امام حسین (ع) تحقیقات انجام بدهند. شاید آنهایی که دنبال نتایج قیام باشند الان نشسته باشند توی خانهشان و مشغول تحقیق باشند. اینکه بشینی توی خانه کتاب بخوانی که به جایی برسی اینجا معنا نمیدهد؛ چون این از همان جاهایی است که علم میتواند حجاب باشد. خود ذوات مقدس اهل بیت (ع) گفتهاند: العلم نقطة کثرها الجاهلون؛ علم یک نقطه بود جاهلها هی زیادش کردند.» ▫️«وقتی که هیئت میروی تا هفته بعدش از خودت خجالت میکشی سمت کارهای دیگر بروی.» ▫️«میگویند روز عرفه خدا اول به زائران امام حسین (ع) نگاه میکند بعد به کسانی که در صحرای عرفات هستند.» ▫️«پیش خودم گفتم اگر امام زمان بود چی؟ اگر رویش را میکرد آنطرف و میرفت چی؟ اگر بهم محل نمیگذاشت چی؟» ▫️«حس و حال زیارت هر امام با یک امام دیگر متفاوت است. چون شما در هر زیارت داری با یک فرد دیگری ملاقات میکنی که با بقیه پدرانش تفاوتهایی دارد.» انشالله سال بعد ماهم جز این زائران پیاده باشیم.🖤 بیست و سه مرداد ۱۴۰۴، اربعین ۱۴۴۷
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.