یادداشت محمدرضا معلمی
4 روز پیش
سیزدهمین کتاب ۱۴۰۴ «دفتر بزرگ» ۲۰۰ صفحه کتاب رو نفهمیدم کی شروع و کی تموم کردم. من چاپ دهم این کتاب (سال ۹۶) رو دارم. آخرین چاپش امسال و در نوبت بیستودوم انجام شده. حدودا هشت ساله که این کتاب رو دارم و نمیدونم چرا تا همین دو سه روز پیش نرفته بودم سراغش. داستان کتاب داستان دو پسر دوقلوئه که مادرشون اونها رو از شهر بزرگ میاره به روستا و به مادربزرگشون میسپردشون تا از جنگ در امان باشن. حالا این دو پسربچه باید برای بقا در شرایط جنگی در کنار مادربزرگی تلاش کنن که از این دو بچه و مادرشون متنفره. نثر کتاب شدیدا مینیمال (خلاصه و مفید) و خوشخوانه. داستان کتاب هم جالب، عجیب، تلخ، گزنده و بهتآوره. در واقع کتاب داره تلاش میکنه نشون بده که جنگ میتونه انسانها رو دچار چه بحرانهای اخلاقی و رفتاریای کنه و این کار رو با بیرحمی، با شوخیهای خیلی تلخ و با گزندگی شدیدِ واقعیتهایی که پشت سر هم ردیف میکنه انجام میده. گاهی هم البته اینطور به نظر میرسه که نویسنده داره اغراق میکنه اما بهرحال اغراقش هم پذیرفتنیه و خوب نوشته و پرداخته شده. نگاه کتاب به جنگ البته با عقاید و مطالعات و حتی با تجربیات ما که جنگ رو انسانساز میدونه متعارضه اما خوندنی بود. واقعا خوندنی بود. حتما سراغ دو جلد بعدی این مجموعه هم میرم. 📚 @mimremeembook
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.