یادداشت violet sorrengail

        پسری در برج یکی از کتاب‌هایی بود که سه سال پیش خوندم و از همون موقع واقعاً عاشقش شدم. داستان دربارهٔ پسری به نام ادیه که با مادر افسرده‌اش زندگی می‌کنه و با اتفاقات عجیب و خطرناک شهرش مواجه می‌شه، خیلی برام جذاب بود. وقتی اولین بار خوندمش، حس کردم وارد یه دنیای تاریک و پرهیجان شدم، یه دنیا با وایب آخرالزمانی که هم ترسناک بود و هم هیجان‌انگیز.
ادی برای من شخصیتی فراموش‌نشدنی بود؛ شجاعتش، مسئولیت‌پذیریش و نحوهٔ مقابله با مشکلات، باعث شد واقعا تحسینش کنم و داستان برام واقعی تر به نظر بیاد. بعضی صحنه‌ها قلبم رو به تپش می‌نداخت و باعث می‌شداضطراب و هیجان رو همزمان تجربه کنم.
این کتاب نه فقط یه داستان ماجرایی، بلکه یه تجربه بود؛ تجربه‌ای که یادم داد حتی در شرایط سخت، شجاعت، امید و مسئولیت‌پذیری می‌تونه مسیر زندگی رو تغییر بده. هنوز هم وقتی یادش می‌افتم، وسوسه می‌شم دوباره برم سراغش و اون دنیای آخرالزمانی و هیجانش رو از نو تجربه کنم.
      
37

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.