یادداشت روناهی
1404/1/2
خیلی دوستش داشتم. دقیقاً تجسمی از رویای بزرگ من بود. آدمی که همهچیز رو رها کرده و به سفر رفته. به عجیبترین جاهایی که میشه رفت. از نپال و افغانستان تا روستای دورِ ایران و اروپا. کتابش سفرنامهی محض که گزارش سفر باشه نیست. جستاره. حرفهایی میزنه که آدم رو به فکر وا میداره. حرفهایی که من هم توی عمیقترین فکرهام بهش فکر میکنم. جسارت یه دختر برای این سفرها، قصهی آدمها، بیشتر از هر چیزی قصهی آدمهایی مختلفی رو که توی دنیا میبینه و روایت میکنه دوست دارم. و البته غم غالبی که توی کلمات جاریه و دقیقاً ساختاری از نوشتاره که من آرزو میکنم یک روزی بتونم بنویسم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.