یادداشت فاطمه
1404/6/6
با نمک اما شعارگونه! پسرک، موش کور، روباه و اسب کتابی است که در نگاه اول دل هر خوانندهای را میبرد. نقاشیهای آبرنگی زیبا، شخصیتهای بانمک و فضای آرام و مهربانش، آن را به یک تجربه بصری دلنشین تبدیل کرده است. ورق زدن کتاب و دیدن تعامل این چهار دوست، حس گرما و سادگی را منتقل میکند که واقعاً دوستداشتنی است. با این حال، مشکل اصلی کتاب برای من، در پیامهای آن نهفته بود. با وجود اینکه جملات قصار کتاب تلاش میکنند مفاهیم عمیقی مثل عشق، دوستی و پذیرش خود را بیان کنند، اما اغلب در سطح شعار باقی میمانند. این جملات زیبا، چون در بستر یک داستان منسجم و پرورده قرار نگرفتهاند، حس پندهای آماده و تکراری را میدهند که شاید برای یک پست اینستاگرامی مناسب باشند، اما برای یک اثر ادبی، کمی سطحی به نظر میرسند. به طور خلاصه، این کتاب مثل یک فنجان چای گرم در یک روز سرد است؛ برای لحظهای کوتاه حال آدم را خوب میکند، اما گرمای ماندگاری ندارد. اثری است چشمنواز و بانمک که میتوان از آن لذت بصری برد، اما نباید انتظار یک سفر داستانی عمیق و بهیادماندنی را از آن داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.