یادداشت مریم شفیق

        برای من، "مادام بواری" کتابیست سراسر درس و عبرت و در عین حال، غیر قابل توصیه! من که بدون درنگ خواندن "آنا کارنینا" را توصیه می کنم، نمی توانم مسئولیت سنگین توصیه‌ی این کتاب را بر عهده بگیرم مگر زمانی که آشنایی عمیقی با مخاطب داشته و از مسیر صحیح فکری‌اش با خبر باشم.
مادام بواری به اندازه‌ی همین شرح، کتابیست خطرناک و روی لبه‌ی تیغ! اگر مشابه برداشت خودم را زیاد دیده بودم، با خیال راحت تری توصیه‌اش می کردم چون به بهترین نحو عواقب خیال پردازی بیش از حد، خود خواهی، بیکاری توام با تجمل گرایی و حماقت (بله! گناه شارل را هم نباید از قلم انداخت) را نشان می دهد ولی متاسفانه برداشت های زیادی مبنی بر طرفداری از اِما بواری دیده‌ام و اینکه سرگذشت گناه آلودش را صرفاً به ازدواجی نامناسب نسبت داده‌اند.
اما بواری که از شدت تجمل گرایی، نام دخترش را نامی انتخاب می کند که یکبار از زبان یک مارکی شنیده...
اما بواری که از شدت خودخواهی، به چهره‌ی معصوم دخترش هنگام خواب نگاه می کند و از زشتی‌اش حیران می ماند...
اگر قرار بود ازدواجی مناسب آدم متزلزل و زیاده خواهی مثل اِما را شفا دهد، رابطه‌اش با دیگر مردان زندگی‌اش چنین پایانی نمی داشت.
اِما بواری مصداق بارز انسانیست که خودش را به خواب زده و با هیچ تلنگر و فریادی بیدار نمی شود. خودش را از همه بالاتر می بیند و شارل را به خاطر سطح پایینش، سرزنش می کند ولی واقعیت این است که خودِ اِما هم چیز خاصی در چنته نداشت... .
      
8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.