یادداشت سید محمد بهروزنژاد

آقای نویسنده و همکارش
        "به نام خدا"
آثار هنری ای  هستند که موضوعشان سیر آفرینش اثر هنری ست. فیلمی درباره ی فیلم سازی ،  رمانی درباره رمان نویسی یا نمایشنامه ای درباره نمایشنامه نویسی.

"آقای نویسنده و همکارش" از دسته سوم است. البته  این تمام ماجرا نیست. موضوع وقتی جالب تر می شود که بفهمیم شخصیتِ نمایشنامه نویسِ این نمایشنامه ، بولگاکوف و موضوع نمایشنامه ای  که باید بنویسد استالین است !.
بولگاکوف از منتقدان سرسخت کمونیسم بود و  نمایشنامه ها و داستان هایش همیشه 
 سانسور می شدند اما او مسیرش را عوض نکرد و برای خوشامد حکومت مضمون نوشته هایش را تغییر نداد.  حالا همچین نویسنده ای می خواهد درباره استالین بنویسد و مشخصاً باید تملقش را بگوید . بولگاکوف که هرچه تا به حال نوشته قبول داشته  ، با مشکل بزرگی مواجه می شود: 
اگر جوری بنویسد که استالین را خوش بیاید ، به آرمان هایش پشت کرده و اگر واقعیتِ استالین را بنویسد که جانش به خطر می افتد.

از تفاوت های داستان و نمایشنامه که بنده تازگی ها متوجهش شدم ، منطق روایی ست . در نمایشنامه انگار رفتار شخصیت ها و  علت انجام برخی رفتارهاشان ، واقعی نیست ، به میزانی غلو شدست . استعاری ست . و در یک کلام نمایشی ست . شاید هم این ویژگی چند نمایشنامه ایست که من خوانده ام.
به هر حال ، کم کم دارم با این قضیه کنار می آیم.

درباره مفهوم نمایشنامه نمی توانم زیاد توضیح بدهم چون اسپویل می شود اما همینقدر بگویم که سعی دارد نشان بدهد قدرت و هنر با هم جمع نمی شود و بالاخره یکی باید به نفع دیگری کنار بکشد .

 سر آخر که نمی خواهد مثل من طرفدار بولگاکوف باشید ، اما اگر کمی با او آشنا باشید و یکی دوتا از آثارش هم خوانده باشید ، بهتر می توانید با این نمایشنامه ارتباط بگیرید .
پ.ن:  این دومین نمایشنامه ای بود که از مجموعه تئاتر و تاریخ نشر ماهی خواندم و بگویم که این جریانی که بولگاکوف نمایشنامه ای برای استالین نوشته واقعی ست.
      
1

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.