یادداشت - aida

- aida

- aida

1404/7/11 - 21:15

        همراه شدن با این کتاب، یعنی زندگی کردن با خانواده‌ی محسن. 
چیزی شبیه به هرشب و هرسال دیدن سریال پایتخت! 
همون قدر پر ماجرا، شیرین، خنده‌دار و دوست داشتنی. 
از صمیمیت دایی اکبر و محسن خوشم میاد چون تجربه کردم این احساس رو. 
و بی‌بی... بی بیِ عزیز که از همون جلد اول از مردنش می‌ترسیدم؛) 
قشنگ‌ترین و پندآموزترین بخش این جلد اون‌جایی بود که پدر محسن، علی آقا با مراد کمیته‌ای بحثش شد. 
حرف‌هایی که زد همه واقعیت داشتن و دردآور بودن، اما لازم بودن. 
امثال مراد دور و بر ما زیاده و آدم هایی شبیه به محمد کم! 

      
41

6

(0/1000)

نظرات

سِردینْ

سِردینْ

1404/7/12 - 08:44

خوش حالم که از خوندنش لذت می‌بری🤝
1

2

- aida

- aida

1404/7/12 - 15:36

مرگ بی‌بی زد توی ذوقم:) 
و اینکه سپاسگزارم💓 

1