یادداشت Lunika

Lunika

1403/6/12

جین ایر
        کمی طول کشید تا ذهنم رو مرتب کنم و یادداشتی درمورد این کتاب بنویسم اما هنوز هم جملاتم درست درنمیان و امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشین و نادیده بگیرین 🙏🏻
اول که کتاب رو شروع کردم و متوجه شدم که قراره از کودکی جین روایت بشه خیلی خوشحال شدم چون این مدل رو دوست دارم اون هم طبق تصوری که از کتاب مجموعه امیلی تو ذهن داشتم پیش رفتم. اما دیدم جین خیلی متفاوت از امیلی هست. کودکی ساکت و تنها. حس می‌کردم کودکی جین و زمانی که در مدرسه بود زندگیش و فضای کتاب، تاریک و بی روحه. وقتی به مکان دیگه ای رفت وجود ادل و خانم فیرفاکس کمی رنگ و روشنی بخشید و این قسمتش رو من خیلی دوست داشتم مخصوصا ادل کوچولو رو.
موضوعی که خیلیی توجه منو به خودش جلب کرد؛ توکل و اعتقاد قوی جین به خدا بود. این مورد بسیار در کتاب دیده می‌شد و خیلی موضوع قشنگی برای من بود.
مورد دیگه هم عشق و تعهد جین بود. جین می‌تونست خیلی راحت فردی که عاشقش شده بود رو رها و فراموش کنه و با شخص خیلی بهتری ازدواج کنه اما اونقدر عشقش قوی بود که هیچ مرد دیگه ‌ای به چشمش نیومد. البته تفاوت سنی شون موضوعی بود که به سختی تونستم کنار بیام و خیلی سعی میکنم نادیده‌اش بگیرم 🌚
      
19

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.