یادداشت آراس
1404/5/27

*سفالگری دست های او را تربیت می کرد که بعدا اگر بینایی اش را از دست داد راهنمایش باشند.* این کتاب بویِ گل رس با ترکیب عشق ؛ مزه یِ بستنی اسکوپی هایِ رنگی رنگی با چاشنی تنهایی و صدای بارون پاییزی همراه با میو میو های بچه گربه ای رو میده که بالاخره سرپرست پیدا کرده. به همه موارد چه از لحاظ شخصیتی(خجالت/تنهایی/رک بودن/تنها بودن/عاشق بودن/بخشنده بودن/کینه ای بودن/تنبلی/افسردگی/امید داشتن و...) چه از لحاظ اتفاقات متفاوت(آشنا شدن با افراد جدید/پیشرفت کردن/شکست خوردن/رسیدن و نرسیدن /از دنیا رفتن و...) در قالب یه داستانِ جذاب صحبت کرد:) اینقدر همه ی توضیحات بجا بود که نه داستان از دستم در میرفت؛ نه از توضیحات خسته میشدم و هر فصل دنبال خط های کتاب کشیده میشدم و لینک دادن آدم های فعلی به ادم های گذشته خیلی به جا و ماهرانه بود😍 خوندنش میتونه یه تجربه ی قشنگ و خوشمزه و خوشبو باشه 🙌☕️ لذت بردم و با کلی نوشیدنی های متفاوت آشنا شدم و بعضی هاشو درست کردم و همراه خود کتاب خوردم😉🍰🍨 و گیشیک و جونگمین»»»🫂🫀👀
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.