یادداشت Daughter of the Sun
3 روز پیش

به نام او
مجموعه خردم کن
جلد ۱.۵
آرون وارنر، فرماندهای که قدرتش مایهی هراس بود، اینک در سلول تنهایی خود اسیر عشقی شد که چون خنجری بر پیکرهی غرورش فرود آمد.❤
هر بار که چشمان جولیت را به یاد میآورد، زخم گلولهاش را کمتر از آن نگاه پراز نفرت احساس میکرد.💘✨
پدرش، سایهای سنگین از تحقیر، هر لحظه ضعف او را به رخش میکشید و عشقش را بیماری میخواند.😕🖤
او که همیشه کنترلگر بود، اکنون در برابر یک خاطره کاملاً درمانده بود. و در این میان، تنها حقیقت تلخ را در سکوت زمزمه میکرد:
"ترجیح میدهم توسط تو نابود شوم، تا به دست هرکس دیگری نجات یابم." ✨💘
این ویرانی، تنها چیزی بود که از آنِ خود میدانست.
(0/1000)

Daughter of the Sun
دیروز
1