یادداشت محمدحسین بهزادفر
1401/3/15
4.0
77
کمکم ترس برم داشته بود که نکند این همه علاقهام به کتاب زیادی باشد! این همه شور و شوق برای تنها ماندن با کتاب و کتابخانه و آن کنج عزلت دیوار اتاقم. واقعا صحبتهای بعضی دوستانم هم قدری بیتاثیر نبود :) چقدر تو بیکاری پسر، پول یامُفت خرج این کتابها میکنی که چه بشود، به جایش فیلم ببین و الخ. تا اینکه آقای احسان سینیور یا احسان پدر (باید کتاب را بخوانید تا قصهی احسانَین را متوجه شوید) از گرد راه رسید و دلداریام داد که تند نرو پسر جان! تازه کلی راه و آداب مانده تا عاشق کتاب بشوی و کتابخوار بنامیمات؛ جا نزن. بیاغراق هر فصل و روایتی را که خواندم؛ زیر لب دهباری گفتهام: «وای! آفرین! دقیقا همینطوریه.» راستش کمتر کتابی خوانده بودم که این همه با وجودم و عادتهای کتابخوانیام سنخیت داشته باشد. من میخواهم به همهی شما بگویم که: «اگر کتابخوار هستید، آداب کتابخواری را بخوانید تا فکر نکنید که تنهایید؛ اگر هم نیستید که خب بخوانید تا با واجبات و مستحبات کتابخواری عمیقا آشنا شوید...!» «بورخس جایی گفته است: بهشت باید جایی باشد، شبیه یک کتابخانهی بزرگ. کسی که کتابخانه دارد، برای خودش یک کنج عزلت دستوپا کرده که به خلوتکدهای از همه دور، وی باشد و وی باشد و وی باشد و کتابهایش...» بیایید بیشتر در مورد کتاب و کتابهایی که میخوانیم صحبت کنیم...
(0/1000)
نظرات
1401/9/18
برام سوال شد بدونم که تیکه کلام ، و الخ ؛ رو از کجا یادش گرفتین ، با خوندن کتابهای جناب آل احمد ؟ ترجیح من اینه ک اینطوری باشه :)
2
1
محمدحسین بهزادفر
1403/2/10
1