یادداشت کتاب‌فام

        ۴۶۴ صفحه در ۱۰ ساعت.

مانند دیگر آثار «آندری کورکوف»، «زنبورهای خاکستری» نیز عناصری از افسانه و حماسه دارد. داستانی آرام از بقا در سرزمینی زخمی از جنگ که زنبورهای عنوانش، با توانایی خود در همکاری و وفاداری، الگویی می‌شوند برای انسان‌ها. «کورکوف» نشان می‌دهد که خاکستری فقط یک رنگ نیست و با چیره‌دستی تمام از یک خاکستری، چندین پرده خاکستری متفاوت بیرون می‌کشد و چنان واضح توضیحشان می‌دهد که برای خواننده عمیقن قابل تشخیص می‌شوند وقتی «زنبورهای خاکستری» را ورق می‌زند. پس در «زنبورهای خاکستری» همه‌چیز خاکستری‌ست. ما عادت کرده‌ایم که خاکستری را رنگی پست، کسل‌کننده و حتی شرم‌آور بدانیم اما «سرگئیچ»، قهرمان این رمان نه‌تنها از آن خجالت نمی‌کشد، بلکه آن‌را در آغوش می‌کشد و مگر چاره‌ی دیگری هم داری وقتی در ناکجاآباد و زیر آتش زندگی می‌کنی؟
«کورکوف» رمان «زنبورهای خاکستری» را در سال ۲۰۱۸ نوشت که ماجرای نزاع داخلی اوکراین بر سر شبه‌جزیره‌ی کِریمه را روایت می‌کند؛ این اثر هم یک رمان "کورکوفی"ست: خاکستری، مالیخولیایی و غمگین اما نه خیلی احساساتی با وجود محیط خشنی که درش در جریان است.
‌
این رمان فوق‌العاده داستان زنبوبرداری‌ست که در روستایی در منطقه‌ی دُنباس، در منطقه‌ی خاکستری و درست زیر آتش جدایی‌طلبان روسیه و نیروهای اوکراینی زندگی می‌کند و با آمدن بهار به فکر یافتن منطقه‌ی آرامی برای پرواز دادن زنبورهایش می‌افتد و «کورکوف» با تمرکز بر شخصیت «سرگئیچ»، به خوبی شرایط این گوشه‌ی کوچک از جهان را به تصویر می‌کشد اما خب این به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه با شرایط کنونی اوکراین نیست وقتی که در ۲۰۲۲ روسیه جنگی تمام‌عیار را علیه این کشور آغاز کرد اما با این‌حال این رمان بی‌نظیر، کماکان کتاب به‌موقعی‌ست که بحران آشکار اوکراین را با شیوه‌ای خیالی‌تر و نوک قلمی از طنز بررسی می‌کند و چه کسی بهتر از «آندری کورکوف»، مشهورترین رمان‌نویس اوکراینی که تصویری متعادل از این گیج‌کننده‌ترین درگیری‌های مدرن را به تصویر کشیده و ارائه می‌دهد و از قضا، شرایط وحشتناک کنونی، حسّ نوستالژیکی را که در این رمان نفوذ می‌کند برجسته‌تر می‌سازد.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.