یادداشت 🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚
1401/12/8
نامه ها همیشه یک سند کامل از روح یک انسان و شخصیت واقعی اونه. چون نامه ها نه برای کسب درآمد نوشته میشن و نه برای مقصد دیگه ای. توی نامه ها هرچیزی که توی ذهن و دل اون آدم میگذره نمود پیدا میکنه. این کتاب نامه های ویکتور هوگو ، غول ادبیات فرانسوی به دختری به نام ادل فوشه ست که از بچگی با اون بزرگ شده و عاشقش بوده و آخر هم باهاش ازدواج میکنه. از نویسنده ای که یکی از بنیانگذاران اصلی مکتب رمانتیسم در فرانسه و جهانه که یکی از اصولش توجه به احساساته و به سانتی مانتالیسم هم معروفه ، کاملا برمیاد که وقتی عاشق میشه اینطوری عاشق بشه. نامه ها پر از تمنا و احساسه... انگار جهان و مافیها برای ویکتور فقط و فقط در ادل خلاصه میشه و بقیه چیزها در مرتبه های دهم به بعد قرار میگیره. شاعر ، نویسنده و خالق شاهکارهایی مثل بینوایان و نتردام دوپاری ، جوری عاشق ادل شده که حتی یک روز ندیدنش براش یک عمر میگذره. عشق واقعی یعنی همین و جز این اگر باشه باید با لبخندی از کنارش گذشت و فراموشش کرد. در این نامه ها ، هیچ صحبتی از هیچ مسئله ای جز عشق ویکتور به ادل نمیشه. نه از ادبیات حرف میزنه ، نه از تئاتر ، نه از موفقیت هاش و نه از هیچ چیز دیگه ای. فقط و فقط معشوق... اونه که اصل و اساس و پایه همه چیزه. کتاب ترجمه بسیار خوبی داره و مترجم گهگاهی توضیحاتی درباره اوضاع و شرایط ویکتور در ارتباط با ادل میده تا نامه ها بیشتر فهمیده بشن. این اثر در قطع جیبی منتشر شده و میشه در دو الی سه نشست و حتی در صورت تندخوانی ، حتی در یک نشست هم خوند و لذت برد. در آخر جا داره نقل قولی بکنیم از دامبلدور به هری پاتر ، اونجا که میگه : دلت به حال مرده ها نسوزه هری ، نگران زنده ها باش ، مخصوصا اونهایی که بی عشق زندگی میکنن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.