یادداشت نرگس خالقی

        آقا مرتضی می‌گفت: «من از راه طی شده با شما حرف می‌زنم.»

سید مرتضای آوینی روزگاری با رسم و مسلک کامران آوینی زندگی کرد و بعد از راه طی شده _ شاید‌ هم بیراهه‌ی طی‌شده _ برگشت و عمق و کُنه و ذاتش را برایمان آورد. 
توسعه و مبانی تمدن غرب سوالی بنیادین می‌پرسد. پیش به سمت کجا، پیشرفت است؟! و چه کسی گفته است توسعه یافتگی غربی همان پیشرفت است و پسرفت نه؟! 
آوینی خط سیر تاریخی را که ویل دورانت و امثال او می‌نویسند، توهین به انسانیت می‌داند و سوال می‌کند: چرا تکامل ابزار باید معنی تکامل انسان بدهد؟! و صرفا چون انسان مدرن ابزار پیشرفته‌تری دارد یعنی انسانیت قوی‌تری دارد؟! 
آیا انسان مجهز به بمب اتم و سلاح کشتار جمعی، انسان بهتری است از اعراب صحرا نشین هزار و چهارصد سال قبل؟!
و چرا دانش آموزان تمام جهان باید سیر ترتیبی تاریخ را با عصر سنگ و عصر مفرغ و عصر آهن و... بخوانند؟! و پیشرفت را صرفاً در ابزار تولید بدانند؟ 
آیا انسان امروز تنها به خاطر داشتن تکنولوژیِ بالاتر، از انسان ِ زمان پیامبر اسلام، بهتر و پیشرفته‌تر و متعالی‌تر است؟!

سید مرتضی، این حرف‌ها را وسط جنگ تحمیلی اول و دهه‌ی شصت ِدرگیر مارکسیسم می‌زند. آن‌روزها لیبرالیسم دغدغه‌ی ایرانی نبود و همین عمق نگاه نویسنده را می‌رساند. 
آوینی این‌روزها و حتی آینده‌ای دورتر از امروز ما را می‌دید و همین کتاب را مثل میوه‌ی تازه از درخت چیده‌ای لذت بخش می‌کند.
به پیشنهاد دکتر یامین‌پور قبل از این کتاب مجموعه‌ی پنج جلدی «روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا اکنون» را خوانده بودم و با تأخیر دوساله سراغ این کتاب آمدم.
اگر با تاریخ و فلسفه‌ی شکل‌گیری تمدن غرب آشنا هستید که چه بهتر و اگر نیستید، اول سراغ همین مجموعه‌ی راحت‌الحلقوم پنج جلدی بروید و بعد در کلمات سید مرتضی آوینی غرق شوید.

جامع نگری یکی از ویژگی‌های ابرمردان تمدن‌شناس است. که قطعا آقا مرتضی از همان ابرمردان است.
روحش شاد و مثل اویی بیش باد.
      
45

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.