یادداشت پرنیان صادقی

        طوفان آن کشتی را خم میکند که بادبان‌هایش را سخت برافراشته‌اند،بادبانها را اندکی سست کن کشتی به جای خویش باز می‌گردد.خدایان و میرایان هر دو از خشمی که از حد بگذرد بیزارند...


تصویری متفاوت و تیره‌تر از اورستس! کسی‌ که نه یک قهرمان اسطوره‌ای، بلکه انسانی درمانده و گرفتار است.
تمرکز اوریپید در این نمایشنامه بر بحران اخلاقی و روانیِ پس از آن اقدام اورستس است.کشمکشی بین وظیفه و وجدان که از قضا تراژدی نیز بر همین تضاد استوار است.
در این نمایشنامه نیز ناتوانی انسان را در برابر تقدیر دیدیم! اورستس هر چه می‌کوشد باز در بند فرمان خدایان و مردم است با این حال امید به رهایی و بخشش، با وجود تمام رنجها همچنان پا برجاست...
این نکته را هم فراموش نکنیم که خشونت،خشونتِ بیشتری را به دنبال دارد.عمل اورستس به جای آرامش فقط آشفتگی و فجایع بعدی را به دنبال داشت...

      
86

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.