یادداشت ‌ سید امیرحسین هاشمی

        این ترم تاریخ عقاید اقتصادی داشتم و به بهونه این واحد یه وقتی گذاشتم و این کتاب رو خوندم.
فی‌الواقع خیلی خود محتوای کتاب واجد ارزش نیست اما کتاب قطعا ارزش کارکردی داره. منظورم چیه؟

خیلی از تفاسیر و مباحث اساتیدی که در این سلسه جلساتی که در  زمستان 1380 و بهار 1381 در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ارائه کرده اند، دیگر محل توجه نیست و تعدادی از آن‌ها مصداق بازر مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ اندیشه سیاسی/اقتصادی بوده اند.
گستردگی و عمق مطالب کتاب و حتی نظم مباحث نیز اصلا به حدی که باید نیست (بدیهی است که مجموعه‌ای از سخنرانی چند استاد مختلف آن‌چنان که یک کتاب واحد نظم دارد دارای نظم نیست).

اما کتاب می‌تواند تصویری باشد برای کسی که بخواهد تاریخ دانشکده اقتصاد تهران و فهم اساتید بزرگ این دانشکده از تاریخ عقاید رشتهٔ خود را بفهمد منبع خوبی است. مشخصا هر سه عزیزی که در این مجلد سخنرانی‌هایشان قرار دارد، دکتر قدیری اصل، دکتر تمدن و دکتر فرجی دانا از اساتید مهم دانشکده بوده اند و از این لحاظ خواندن این کتاب مفید است.

_______
وسط‌نوشت: طبعا به عنوان یه جوجه دانشجو ادعایی در مورد سواد و دانش اساتید یک دانشکده باسابقه ندارم (کسی هم دنبال نظر من نیست)  اما خب، یک اثر را مطالعه کرده ام و به نظرم آن عمق و صلابت لازم را ندارد. یه نظر خام و ساده و دم‌دستی است. 
_______

مشخصا که سیر فکر و مکتب‌هایی که توی دانشکده اقتصاد تهران بوده است را می‌توان به دوره‌های مختلفی تقسیم کرد. خود این مورد یک کار پژوهشی خوب در تاریخ اندیشه اقتصادی می‌تواند باشد که بعید است من یکی سراغش بروم.
اما ایده‌هایی کلی در این مورد را شنیده ام، برای نمونه فرشاد مومنی در مقدمه‌ای که برای کتاب "باریک‌راه امید" نوشته است به دو دوره در دانشکده اقتصات تهران که گذار از سنت فرانسوی به آنگلوساکسون در اعضای گروه اقتصاد تهران بوده است اشاره می‌کند. باید دقیقا مشخص کرد که وجوه این گذار چیست، اما با همین فهم خام خودم فکر می‌کنم این نسل اساتید دقیقا نقطه‌های اصلی این گذار بوده اند.

البته بیشتر حجم کتاب اختصاص به مباحثی دکتر قدیری اصل دارد و برای فهم کارهای دکتر فرجی دانا و مشخصا دکتر جهرمی اندکی مباحث این کتاب فقیر است. 


فهرست مطالب و سخنرانان:
نشست اول: نظام بازار و لیبرالیسم اقتصادی (قدیری اصل) 
نشست دوم: عوامل تولید، تقسیم کار و آزادی مبادله (قدیری اصل) 
نشست سوم: نقد اسمیت و فیزیوکرات‌ها، از ریکاردو تا مارکس (قدیری اصل) 
نشست چهارم: تحول اندیشه‌های اقتصادی دربارهٔ بازارها و نظریه ارزش (قدیری اصل) 
نشست پنجم: بحران‌های اقتصادی جهان و رویارویی با آنها (قدیری اصل) 
نشست ششم: کینز و 30 سال شکوفایی اقتصادی (قدیری اصل) 
نشست هفتم: نهادگرایان (تمدن جهرمی) 
نشست هشتم: مکتب تنظیم (فرجی دانا) 
نشست نهم: سوسیالیسم معاصر، مواضع جدید و احزاب سوسیالیست اروپایی (تمدن جهرمی) 
نشست دهم (میزگرد) : جهانی شدن اقتصاد (قدیری اصل، تمدن جهرمی و فرجی دانا) 
ضمیمه: نکات برجسته دوسخنرانی از دو بنیان‌گذار مکتب تنظیم (تمدن جهرمی) 



در ضمن بذارید یه لگد نهایی بزنم. واقعا واقعا واقعا، این تخصصی‌سازی رشته‌ها توی دنیا در عین حال که مزیت‌های شگفت‌انگیز خودش رو داشته، ولی هرچقدر از آسیب‌هایی که داشته بگم کم گفتم. 
یکی از نمونه‌های این آسیب‌ها برآمدن امثال یوسف اباذری‌هاست. 
نقد کردن علم اقتصاد و جریان اصلی نه تنها خوب، بلکه ضروری است. اما این نقد نباید نقدی بیرونی باشد. یعنی بدون اندکی کلنجار رفتن عمیق با رشته صرفا از بیرون و چند فیگور عروسکیِ کاریکاتورگونه (مانند علم کردن اتریشی‌ها، میزس و هایک به عنوان نماینده علم اقتصاد) سعی کنیم کل فیلد و رشته رو بزنیم.  (نقد بیرونی و نقد درونی را به معمایی استعمال می‌کنم که محمد اردبیلی در پرتاب‌های فلسفه صورت‌بندی مختصر کرده است). 

حالا توی این فقره که همین مختصر لگد رو زدم هزاران صحبت هست، اینجا صرفا ازش نوشتم که یادم باشه بعدا وقتی که متنی رو خوندم این مسئله برام جدی شد! 

استعاره مترجم برای کار میان‌رشته‌ای ظرفیت‌های زیادی دارد. مترجم باید زیست کرده در هر دو زبان (رشته)  باشد.... 



انقدری بهخوان داره کار نمی‌کنه که قطعا این مرور به فید نخواهد رسید. 
      
215

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.