یادداشت ریحانه معموری

عملیات احیا: روایت صعود یک مجموعه دانش بنیان به قله دانش و فناوری الکتروموتور
        ساعت ۲:۵۵ نیمه شب خواندن این کتاب به پایان رسید.

"عملیات احیا" برخلاف "داستان رویان"¹  و "تند تر از عقربه ها حرکت کن" و بعضی کتاب های دیگر، فقط روایت پیشرفت نیست؛ روایت احیا هم هست! روایتی مثل جاری شدن خون در رگها، واریز کردن بدهی ها، جاری شدن رودخانه بر زمین تشنه، باریدن آسمان بر زمینهای زیر کشت دیم، شنیدن صدای منتظَر، باز شدن راه نفس کشیدن و ...

نمیخواهم شما را مشتاق به خواندن کنم! خودتان دو صفحه اول را بخوانید دیگر نمیتوانید کتاب را زمین بگذارید تا وقتی که خیالتان از بابت "جمکو" راحت شود؛ دقیقا مثل مادری که تا فرزند بیمارش آرام نخوابد، خوابش نمیبرد :))) 

خط زمانی منظم، زاویه های مختلف روایت، گفتن و نگفتن جزئیات و قلم روان و ساده ی نویسنده مزید بر علت -که روحیه ی بی نظیر رستمی و ماجرای پر فراز جمکو است- شده و از عملیات احیا کتابی جذاب و امروزی‌پسند ساخته.

فقط اینکه؛ قسمتی از کتاب از هماهنگی پنج انگشت دست میگفت که: اگر هماهنگ نباشند کار درست انجام نمیشود. این مثال را در ظاهر کتاب هم میبینیم! نویسنده کارش را چقدر خوب انجام داده ولی طرح جلد...🚶🏻‍♀️ 
سخن پایانی را خیلی دوست داشتم، ولی خودمانیم، پیشگفتار ناشر بسیاااار نچسب بود:| 

درنهایت، عرض خداقوت به نویسنده محترم.. توفیقاتتان روزافزون🌱 باز هم در این موضوعات بنویسید 
نگذارید بهزاد دانشگر نوید نجات بخش ها را پیدا کند و به بدترین شکل بنویسد :))

والعاقبه للمتقین


---------
¹: داستان رویان هم خیلی زیباست... از این جهت اسمش آمد که رویان راه اندازی شد و پیشرفت کرد، ولی جمکو ورشکست کامل بود و پیشرفت کرد.
      
95

7

(0/1000)

نظرات

سلام. 
 اگر نبود تند تر از عقربه‌ها، شاید عملیات احیا به این کیفیت نمی‌شد.  
ممنونم از یادداشت خوبتون. به امید سربلندی ایران. موفق باشید. 
1

3

🌱🙏 

0

به توان هایتک را هم باید بخوانم و بعد راجع قلم اقای دانشگر قضاوت کنم... اما اولین کتابی که اتفاق مطلوب در متنش افتاده و انتظار من را براورده کرد عملیات احیا بود .‌ البته که این یعنی طی شدن مسیر رشد و‌تکامل ، نشر راه یار دارد بالغ تر می شود و‌کتاب هایش به همان نسبت پخته تر از قبل اند. امیدوارم همیشه همین مسیر رو به جلو‌ را طی کنند
2

1

من هم به توان های‌تک را نخواندم
ولی هر کتابی از آقای دانشگر، از تولد در سائوپائولو و لس آنجلس گرفته تا ادواردو و موکب آمستردام و تند تر از عقربه ها، هیچکدام حق مطلب را ادا نکردند! یا بقول آقای شاهسواری سوژه را ذبح کردند
آقای دانشگر بهترین سوژه هارا پیدا میکند ولی -اگر نگویم بدترین- به معمولی ترین شکل مینویسد
 

1

البته الآن نگاه کردم، آقای دانشگر فقط محقق هستن
نویسنده خانم غفاری مقدمه 

1

من این کتاب رو تو نمایشگاه کتاب تهران و تو غرفه انتشارات راه یار در حالی که مسئولیت داشتم شروع کردم و از بس رفتم توش که از مسئول بالاتر تذکر به حقی دریافت نمودم
خوندمش و همه جور احساسی رو تجربه کردم و آخر کار هم به عنوان سوغاتی نمایشگاه برای برادرم آوردمش.
چقدر جای کار رسانه ای واسه اینجور محتواها خالیه که اقشار مختلف جامعه از جمله نوجوون‌ها بخونن و بدونن...

3

s n o w m a n

1403/6/12

منم همیشه تو پیشگفتار ها حوصلم سرمیره ولی واسه اینکه آخر کتاب نگم این کتاب رو کامل نخوندم به زور میخونمش یه جور واسواس شده واسم😂
خیلی خوب بود توضیحاتتون از کتاب👌🌱
3

0

😂😂👌
البته بعضی از کتابا واقعا پیشگفتار قشنگی دارن، مثل سلول های بهاری.
ممنونم از اینکه خوندین❤️ 

1

s n o w m a n

1403/6/12

امیدوارم پیشگفتار های خوبی نصیبم بشه از این به بعد😁
 اگه به دستم رسید حتما میخونم پیشگفتارش رو👌 اولین پیشگفتارِ خواندنی😁
@Reihone 

0

ان شاالله ❤️🌱
@sajedeh_yahyazadeh 

0