یادداشت امیررضا
2 روز پیش
✔️حرکتمان که از خانه آغاز میشود و محل سکونت را ترک میکنم، کم کم آماده میشوم برای سفری که میدانم مانندش در روزگار نیست. به ذهنم میزند چیزی بخوانم تا ارزش این زیارت را بیشتر بدانم. کمی که میگردم، در طلب کوی دوست را پیدا میکنم. اثری که مانند یک مربی به من انرژی میدهد و از من میخواهد هر چه بیشتر به هدفم فکر کنم و اگر هم خسته بودم بدانم که چرا راه افتادم. محمد حقی و عباس اعتمادیان در طلب کوی دوست صد و ده فضیلت زیارت سید الشهدا، حسین (ع) را _که از کتب معتبر شیعه مانند بهار و کامل الزیارات و ... گرفته شده،_ در اینجا گرد آوری کرده اند. فضیلت ها بیشترشان کوتاه اند و اگر متن عربی شان را حساب نکنید و فقط ترجمه فارسی را در نظر بگیرید، به پنج شش خط هم نمیرسد. البته برخی احادیث چند صفحه اند که تعدادشان کم است و بیشتر احادیث کوتاه است و میتوان در کمتر از یک دقیقه آن را خواند. ▪️گردآورنده این احادیث هم در مقدمه عنوان کرده که در انتخاب احادیث، سعی کرده آنهایی که مضامین و مفاهیم متفاوتی دارند را بیاورد. روایات کمتر به گوش رسیده را هم البته سعی کرده در این کتاب بیشتر بیاورد تا مخاطب مشتاق تر به خواندن شود. ▫️ترجمه فارسی این روایات روان بود و به خوبی قابل فهم، که باعث میشد از خواندنشان لذت ببرم. البته، من این اثر را به دلیل در راه بودن، به شکل صوتی و با صدای وحید یامین پور گوش دادم که خوب هم خوانده شده بود. 🔸️در دومین روز پیاده روی اربعین کتاب را به اتمام رساندم. آنچه شنیدم از این کتاب و یادگرفتم باعث شد سعی کنم تا متفاوت تر گام بردارم. که خستگی و تشنگی و غم از باید هاست و اینطور باید به زیارت امام حسین رفت. و اصلا باید همیشه رفت و ترک کننده زیارت اباعبدالله هم از خوبی ها محروم است و هم از خوشحالی پیامبر. زیرا رفتن به مرقد او، دل پیامبر را خوشحال میکند و خدا هم آنقدر خوبی برایش مینویسد که هیچ کجا و هیچ زائری نمیتواند به این همه برسد الا با رفتن به زیارت قبر حسین (ع). به همین دلیل است که اهل بیت گفته اند اگر به کربلا نزدیک هستید هر هفته و ماه و اگر دورید حداقل یکسال یکبار به زیارتش بروید... 🔹️بخشی از کتاب: از عمر بن یزید نقل شده است: امام صادق علیهالسلام فرمود: زمین کعبه گفت: چه کسی مانند من است وقتی که خدا خانهاش را روی من ساخته است و مردم از هر درّهٔ عمیقی به سمتم میآیند و حرم و امانگاه الهی شدهام؟ خداوند به زمین کعبه وحی کرد: بس کن، آرام بگیر. به عزّت و جلالم قسم فضیلتی که موجب برتری تو شده است در مقابل چیزی که به زمین کربلا دادهام مثل یک سوزن است که در دریا زده شود و چیزی از آب آن را بردارد. اگر تربت کربلا نبود، تو را برتری نمیدادم. اگر آن چیزی که زمین کربلا در خود جای میدهد وجود نداشت، تو و خانهای را که به آن افتخار کردی نمیآفریدم. پس آرام بگیر. آرام باش. در برابر زمین کربلا پایینتر باش و کوچک و خوار، و خودداری و انکار نکن. وگرنه از تو خشمگین میشوم و تو را به آتش جهنم میاندازم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.