یادداشت سمی

سمی

سمی

1404/4/8

        مدتی بود که رمانی به این جذابی و گیرایی نخونده بودم. راوی دخترکی نوجوان که با قصه‌گویی منزجر کننده و جذابش شما رو تا آخر کتاب به دنبال خودش میکشونه. از دردهایی میگه که جسمی و روحی هستند و هیچجوره در توان یک دختر بچه نیست که از آن‌ها خلاصی یابد مگر با ...
نویسنده رابطه‌ی سرد و بی‌روح والدین با کودکان و عدم توجه به روح و روان و حتی جسم بچه‌ها، افراط در روند یک زندگی و حس زندگی آمیخته با ترس و گناه را عالی در این کتاب بیان کرده است. همچنان که کتاب مسیر داستان و قصه را رها نمی‌کند و ابدا برای خواننده خسته‌کننده نمی‌شود.
اندوهی که در رمان وجود دارد، مکافاتی که نصیب حیوانات می‌شود و همه‌ی چیزهای عجیب و غریبی که در این رمان می‌خوانیم ما را به بطن واقعیت‌هایی میکشاند که از آن‌ها گریزی نیست.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.