یادداشت
1402/1/27
4.5
47
زخم داوود؛ روایت داستانی و پر احساس چهار نسل زندگی در فلسطین. از سال ۱۹۴۱ تا ۲۰۰۲. «...قصهی آوارگی، قصهی تحقیر شدن تا مغز استخون، قصهی اینکه ما رو مثل یه تیکه آشغال پرت کرده بودن به جایی که حتی به درد موشها هم نمیخورد. قصهی اینکه بدون هیچ حقی، بدون خونه، بدون زمین و بدون ملیت، کم کم از تاریخ زمین محو میشدیم و همهی دنیا تولد یه کشور تازه رو تبریک میگفتن، کشوری که روی استخونای ما ساخته میشد...» کتاب خوبیه برای شروع. برای این که از توی تصورات و توهمات خودمون بیایم بیرون. که هنوز که هنوزه یه جایی توی دنیا داره چنین اتفاقات وحشتناکی میافته. که یه عده از مردم بیگناه دارن برای زندگی کردن میجنگن. « -هدی، دنیا نمیذاره همهچی همینجوری پیش بره. بالاخره یه نفر یه کاری میکنه. _دنیا؟! از کی تا حالا دنیا ما رو آدم حساب میکنه؟ بگیر بخواب أمل. تو خیلی وقته اینجا نبودی. الانم که برگشتی، زیادی آمریکایی شدی. »
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.