یادداشت
1403/7/21
4.1
83
«اگر یادت رفته آقای عزیز، بگذار یادت بیاندازم: من زنت هستم.» اولین جملهی کتاب و یه شروع فوقالعادهست. شروعی که بیشترین تاثیر رو برای خوندن و ادامه دادن این کتاب داشت. داستان از لایههای سادهی خانوادگی حرف میزنه. از چالشها و فرصتها. از چیزهایی که غریب نیستن اما در عین تناقض قابل درکن. مخاطب میتونه تمام آدمهای قصه رو به قدر کفایت بشناسه و باتوجه به توضیحات جامع اما کوتاه و نقطهزنانه شخصیتهای داستان رو درک کنه. شخصیتهایی که هیچکدوم سیاه و سفید نیستن و طیف خاکستریشون کاملا حفظ شده و منتقل میشه. بندها از اون قصههای ساده اما ماندگاره که میشه مدتها بهش فکر کرد و بعدها بهش ارجاع داد! اگه قصهی زندگیهارو دوست دارین؛ خوندن این کتابو بهتون پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.