یادداشت زهره عالیپور
1403/9/21
نام دیگر شما صلابت است بانو. لطف خداست که در کودکی زیر پرچم عزیزکردههای خدا بی آنکه جز نامی از آنها بدانیم، در مصیبتشان شرکت میکنیم. لطف خداست و محبت شماست که اجازه میدهید بیشتر از شما بخوانیم و چیزی فراتر از نام و ذکر مصیبتتان بدانیم. این اولین کتابی است که دربارهی خانم فاطمه زهرا(س) میخوانم. کوتاه و عمیق شاید شبیه عمر عزیزشان. فاطمه فاطمه بود و کسی شبیه فاطمه نبود، نمیشود و نخواهد بود. شاید بهترین تعابیر دربارهی ایشان همانها باشد که از زبان حضرت علی (ع) در اواخر کتاب آمده است. فاطمه(س) به وقتش مظهر لطف و رحمت و عطوفت و احساس بود و به وقت دیگر چون کوهی صلابت و عظمت داشت و شبیه پیامبر خطبه میخواند و از حق مسلم ولایت و امامت دفاع میکند حتی به قیمت تنها بودن. به قربان صلابت و مظلومیتتان. به قربان سیاست و خاطر رنجیدهتان که ابتدا حجت خود را بر آنان تمام کردید و بعد با رفتار خود در زمان حیات و وصیتی که دربارهی مراسم دفنتان داشتید، روسیاهی را برایشان گذاشتید و اجازه ندادید نامردان و نامردمان بر جسم پاکتان نماز تزویر بخوانند و منزلگاهتان را مخفی خواستید تا آلوده به نفسهای ناپاک خود نکنند و این خود مهر محکمی پای طومار مظلومیت شماست که تا زمانه ادامه دارد، خشک نخواهد شد. القصه، کتاب حاضر ،کتابی کم حجم، با استنادهای تاریخی از زبان فرزندان عزیز خانوم و چند تن دیگر دربارهی ایشان و مصیبتهایی که با رفتن پیامبر تا لحظهی شهادت خودشان تجربه کردند. ذکر مصیبت و خون دل است وقتی هنوز پیامبر را دفن نکردهاند و به بهانهی فتنه و گرفتن بیعت به خانهی دخترش حمله میبرند و جسارتها اینجا تمام نمیشود. خواندنی و گریستنی است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.