یادداشت ( زن گریسون ) Bibliophilia
1403/10/6
بعد از پنج جلد ، این داستان تموم شد . خوب دروغ چرا پنج جلد حدودا ۳۰۰ صفحه ای خوندم ، همش رو فهمیدم جز این چند صفحه ی آخر الان دقیقا نفهمیدم راز چیه ؟ و دلیلشم اینه که داستان باز تموم شده که من به شدت بدم میاد . حتی خود نویسنده هم نوشته که سرنوشت شخصیت هارو نمی گم ! خوب من واقعا از پایان باز بدم میاد اگه جلد های دیگه هم داشت میتونستم بگم تو جلد های دیگه جواب سوالام رو میگیرم اما جلد آخره! خوب چه کنم که کل داستان عالی بود و من عاشقش شدم البته که شخصیت اصلی واقعا خنگ بازی در میآورد ولی با حرف های مکس _ ارنست کلی میخندیدم و عشق میکردم و کل داستان و نویسندگی عشق بود . تا امروز جزو مورد علاقه هام بود ولی متاسفانه الان با این پایان بازی که در اختیارم قرار داده شده و همینطور که من ۵ جلد اومدم تا بفهمم راز چیه ولی هنوز متوجه نشدم ( البته یه چیزهایی فهمیدم ولی خوب توضیح داده نشده بود ) واقعا نمیتونم بزارم جزو لیست مورد علاقه هام . ولی با این حال یاد و خاطره ی پنج جلد یا بهتره بگم سه ماه با راز همیشه در ذهنم میمونه و همین طور شخصیت جذاب و اگوری پگوری و گوگولی مگولی خودم مکس _ ارنستتتتت و خیلی ناراحتم که قراره ازش جدا شم . ( البته کسی چه میدونه شاید بعدا نشستم دوباره کتابو از اول خوندم و بازم تو داستان غرق شدم )
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.