یادداشت محمدامین اکبری

        به نام او

این کتاب را چند وقت میشه توامان هم شنیدم و  هم خواندم و بسیار لذت بردم. به طوری که بعد از این کتاب دو تای دیگر از کتابهای مولف را تهیه کردم تا بخوانم. البته اصغر عبداللهی نام آشنایی برای اهالی سینما و داستان است ولی چون من کمتر داستان ایرانی خوانده‌ام تا پیش از این چیزی از او نخوانده بودم. 

کتاب را مدتها پیش به توصیه رفیقی خریدم ولی به دلیلی رغبتی برای خواندنش نداشتم. شاید اگر دلیلم را بگویم شاید مسخره بنماید ولی چه کنم که برای من کتاب‌خوان این چیزها هم مهم است. واقعیت طرح جلد کتاب به‌خصوص رنگ آن برای من پس‌زننده بود. برای من کتاب‌آرایی اعم از صفحه‌آرایی، قطع و طرح جلد مهم است. من کتاب که می‌خوانم حتی تعداد خطهای صفحه را هم می‌شمرم. کلا تمام این مولفه‌ها به بهتر خواندن و بیشتر لذت بردن از کتاب کمک می‌کنند. باری نمی‌خواهم بیش از این به این مسئله بپردازم چرا که خودم در نشری مسئولیت دارم و هر نوع نقدی که می‌خواهم بکنم می‌تواند متوجه کار خود من هم باشد.

باری کتاب از دوازده قصه تشکیل شده. شاید عده‌ای که این کتاب را خوانده‌اند بگویند جستار. اگر حرف آن‌ها را بپذیریم باید بگوییم جستارها یا تک‌نگاریهایی که از روایت داستانی نهایت بهره‌برداری را کرده است. عبداللهی در هر بخشی از این کتاب داستان نگارش یکی از فیلمنامه‌ها یا نمایش‌نامه‌هایش را روایت می‌کند و در خلال هر کدام به یکی از مولفه‌های مهم در فیلمنامه‌نویسی می‌پردازد. مثل گفتگونویسی، شخصیت‌پردازی، پایان‌بندی و چیزهای دیگر. نثر عبداللهی بسیار روان همه‌فهم و جذاب است. او پیش از آن‌که فیلمنامه‌نویس باشد داستان‌نویس بوده. و حالا که من این کتاب را خوانده‌ام و با فیلمهایی که او متنش را نوشته و من پیش از این دیده‌ام مقایسه‌ای سردستی و شتابزده کردم به این نتیجه رسیدم که او بیش از آن‌که فیلمنامه‌نویس موفقی باشد داستان‌نویس موفقی است. هرچند شاید اهالی سینما نظر دیگری داشته باشند. به هررو «قصه‌ها از کجا می‌آینده» قصه‌هایی برای چگونگی تعریف‌کردن قصه‌ها است. قصه‌هایی که نهایتا به تصویر کشیده می‌شوند. خواندنش را به‌شدت توصیه می‌کنم
      
220

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.