یادداشت Sheida Hanafi
1404/6/26 - 11:39
این رمان از مهمترین آثار ضد جنگ در ادبیات معاصر فرانسه است. برخلاف بسیاری از رمانهای جنگ که بر جبههها، خشونت، و قهرمانیهای نظامی تمرکز دارند، لومتر جنگ را از زاویهی دیگری میبیند: از نگاه بازماندگان زخمخورده، فریبخورده و مطرود جامعه. ماجرا در نوامبر ۱۹۱۸، روزهای پایانی جنگ جهانی اول، شروع میشود. جبههها ساکتاند، همه میدانند پایان نزدیک است. اما ستوانی جاهطلب و بیرحم برای کسب افتخار و ترفیع، حملهای بیفایده و خونین را فرمان میدهد. در این میان دو سرباز – آلبر و ادوارد – در شرایطی هولناک با هم پیوندی ناگسستنی مییابند: آلبر مردی ساده و بزدل است که فقط میخواهد زنده بماند. ادوارد هنرمندی حساس و خیالپرداز است که در جنگ صورتش را از دست میدهد و بدل به انسانی «بیچهره» میشود. پس از جنگ، هر دو در پاریس سرگرداناند؛ جایی که جامعه به استقبال قهرمانان فاتح میرود، اما برای قربانیان زخمخورده جایی ندارد. در این شرایط، آنها وارد طرحی شیادانه میشوند: فروش مقبرههای یادبود برای کشتهشدگان جنگ، در حالی که قصد اجرای واقعی آن را ندارند. این کلاهبرداری، در واقع واکنشی است به فساد و ریاکاری مقامات و بورژوازی فرانسه پس از جنگ.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.