یادداشت سارا ایمانی
1404/4/16
وقتی «نام تمام مردگان یحیاست» رو خوندم، حس کردم یه تیکه از دلم افتاده وسط قصه. اون همه داغ و سوگ پشت هم، آدمو له میکنه، ولی یهجایی، با تولد دوبارهی امید، انگار کسی دستتو میگیره از ته چاه میکشه بالا. این رمان برام دربارهی زندهموندنه، نه مرگ. یه جور ایمان بیسروصدا به زندگی، حتی وقتی همهچیز تموم شده. من از این رمان این حس و حال رو میگیرم که زندگی همیشه یه راه باز داره؛ دقیقا وقتی فکر میکنی همهچیز مرده. همین:)))
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.