یادداشت سیده هدی پورمانی

        گاهی یه کتاب، کم‌حرف‌تر از چیزی که انتظار داری باهات حرف می‌زنه. آروم، لایه‌به‌لایه. مثل همون لحظه‌هایی که چیزی توی دل آدم سنگینی می‌کنه اما نمی‌دونه چرا.
یه مرد. یه ذهن پُر از خاطره، ترس، تردید. داستانی که بیشتر از این‌که قصه بگه، حس می‌سازه. پر از تصویرهای محو، صداهایی که انگار از گذشته میان. یه جور غبار روی آینه‌ای که هم خودتو نشون می‌ده، هم نمی‌ده.

نویسنده با یه نثر خیلی خاص، بی‌اغراق و بازی‌خورده با فرم روایت، یه فضای مبهم و درعین‌حال آشنا ساخته. جایی بین خواب و بیداری، بین خاطره و حال، بین چیزی که اتفاق افتاده و چیزی که فقط فکر می‌کنی افتاده.
      
64

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.