یادداشت gharneshin
1404/4/22
(( آدم را درد است که به تفکر میرساند. ربطی به سن هم ندارد، چه برسد به ریش. )) همهی ما در نقطه ای از زندگی، سوکورویی بودیم که رنگ ندارد، کنار گذاشته شده، و خودش را نمیشناسد. اما این گم کردن خود، این بحران هویت، این گذشتهی ناتمام، تا چه حد میتواند به ما آسیب بزند؟ آیا زمان آن را حل میکند؟ موراکامی با داستان سوکورو عمق این مسائل را به تصویر میکشد. پایان، توصیفات، روند داستان، و نوع روایت همه برای من خوشایند نبودند و از موراکامی توقع بیشتری داشتم. با شخصیت همزادپنداریهای زیادی داشتم اما نوع روایت باعث شد در داستان غرق نشوم که هیچ، حتی به زور تمامش کنم. امیدوارم تجربهی بعدی از این نویسنده بهتر باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.