یادداشت فاطمه مجاب
1402/3/28
3.3
22
دارم سعی میکنم با انتخاب کتابهای کمحجم از نویسندههای بزرگ، کمکم برم سراغ آثارشون. «تمساح» هم (بعد از شبهای روشن) یه قدم دیگه بود برای داستایسفسکی خوندن. و چه قدم جذابی! هم ایدهی داستان رو دوست داشتم و هم لحن طنزش رو. تمساح اولین بار تو یه نشریه چاپ شده و کنایههایی به اوضاع جامعهی اون روز روسیه داره. ضمنا پیشگفتار ناشر اون مجله برای داستان هم در ابتدای کتاب اومده و حتی خوندن اونم لذتبخش بود! تنها ایرادی که به داستان میتونم بگیرم این بود که زود تموم شد. جا داشت شرح این دیوانگیها ادامه داشته باشه :)) + ترجمه هم دلچسب بود. صحبتهای مرد آلمانی که به روسی مسلط نبود بامزه ترجمه شده بودن (مثلا: «من تیمساح را نمیفروخم»!). چند مورد هم کلماتی استفاده شده بود که من تا حالا نشنیده بودم و خوشحالم چند تا لغت و معادل جدید یاد گرفتم (داوخواهانه، خریطه). هرچند دو سه کلمه و معادل هم بود که یا من نفهمیدم یا واقعا اشتباه بودن. ولی در کل کتاب ترجمهی خوبی داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.