یادداشت احمد رضائیان

        هیچ‌وقت مستور را نفهمیدم!
نه اینکه نتوانم، نه؛ نخواستم که بفهمم!
معتقدم وقتی نویسنده «ایرانی» در روایت یک داستان مبتنی بر بومِ جامعه‌ای آشنا برای ما، تمام تلاش خود را می‌کند تا از استعاره بالاتر نرود و لایه‌های درونی شخصیتش را برای مخاطبش باز نکند؛ چرا منِ مخاطب باید تلاش کنم خودم را به زور به دنیای او وارد کنم؟!
      
521

22

(0/1000)

نظرات

mahsa

mahsa

1403/3/26

خودش هم خودش رو نفهمید. 
1

1

این دیگه خیلی بده!
من روم نمی‌شد اینقدر واضح بگم...
.
البته شاید هم  دهه ۷۰ و ۸۰ تهران‌نشینی  همین‌قدر  بی‌مفهوم و بی‌مایه بوده... 

0

ما که تلاشم کردیم بفهمیم به نتیجه‌ای نرسیدیم.
1

2

پس خدا رو شکر که من اصلاً تلاش هم نکردم! 

1

سلام و درود.
این هم یک شیوه ی نوشتاریست. و به طبع طرفداران خود را دارد. 

0